پارت چهارم کیوت جذاب

پارت چهارم کیوت جذاب
....‌‌‌..........
که خاستم جیغ بکشم اما دستی گزاشته شد رو دهنم و یه صدای مرد در گوشم گفت ( مرد رو با ،، نشون میدم )
،،: آروم باش بیبی گرل بعد دهنمو باز کرد که گفتم
ا.ت : ولم کن ازم چی میخاییی
،، : من فقط... حرفش نصفه موند چند ثانیه صبر کردم اما صدایی نیومد برگشتم که جیمینو دیدم اون مرد هم رو زمین افتاده بود همونجور خشکم زده بود که یهو گفتم
ا.ت: اوه ممنونم آقای پارک
جیمین : خواهش
ا.ت ویو
رفتم خونه و لباسامو عوض کردم و خودمو پرت کردم رو تخت و گفتم بیا اینم از روز اول دانشگاه
جیمین ویو
رفتم خونه که کوک بدو بدو اومد سمتم که گفتم
جیمین : باز چی شده
کوک : میخای گندی که امروز زدی رو به بابا نگم؟
جیمین : آره نگو بهش ولی تو از کجا فهمیدی؟
کوک : زنگ زدن باهوش بعدشم شرط داره که نگم
جیمین : هوففف بگو ببینم چیه
کوک : باید تا یک ماه هر کاری که گفتم انجام بدی
جیمین : چییییی
کوک : اوکی پس من برم به بابا بگم
جیمین : نه نه باشه بابا قبوله
کوک : ( لبخند شیطانی )

ا‌.ت ویو
همونجور که دراز کشیده بودم خابم برده بود ساعت ۸ بود که بلند شدم و رفتم شام خوردم اومدم تکلیفمو انجام دادم و یکم رفتم تو گوشی بچرخم که یهو گوشیم زنگ خورد ...


پایان این پارت ✨
شرط : نداره فردا پارت بعدیو میزارم 😊