ویو ات

ویو ات
همینجوری داشتیم حرف میزدیم که شب شد
تهیونگ : خب دیگه عزیزان شب شد این امارت چند تا اتاق مهمان داره این شب نرید هتل و مهمون من باشید
ا/ت : اشکال نداره مامان نه میمونیم دیگه بابا آره میمونیم دیگه خب ؟
@ باشه دخترم اشکالی نداره
تهیونگ : پس بریم اتاق هاتون رو نشون بدم
عمه جان این اتاق شما و همسرتون
مامان جان اینم اتاق شما و پدر جان
☆ ممنونم پسرم
@ شب خوش
تهیونگ : اگر چیزی لازم داشتید لطفا خبرم کنید
@ باشه پسرم نگران نباش
ا/ت : شب خوش
☆ شب خوش دخترم
تهیونگ : خب دیگه ات زود تر برو لباس هاتو عوض کن بخواب منم میام فردا میخوام ببرمت یه جایی
ا/ت : باشه ددی جونم
تهیونگ : ددی ؟
ا/ت : هوم 😊
ادامه دارد.................
لایک ۷
کامنت ۷
🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓🍓