عشق مغرور پارت 16

من:اگه دوس داری اسمتو حاج کیم تهیونگ بزارم؟!😂😐ته:لازم نکرده اصلا همون عمو بزیه خوبه.😒💔🔪من:باشه ولی نمخوای راه بوفتی؟!😒گشنمه خیلی زیاد😑💔😒ته:باشه رفتیم. میگم ا.ت؟!من:ها چیه؟! 😒(از زبان نویسنده :دختره پرو😑💔😒🔪)ته؛😒🔪هیچی.من:پس چرا میگی ا.ت؟!😐😒ته:همینطوری. 😑💔من:غلط کردی همین طوری میگی 😐🔪ته:غلط نکردم هیچی نکردم. پس حرفی نزن. من:.....(ز زبان نویسنده:شب دراز است و قلندر بیدار😑🔪😐) ته :میگم دوس پسر داری؟!من:اره دارم.😒برای چی؟!😐🔪ته:تو ذهنش:داره؟!هوفففف .(ته یکم عصبانی شد ولی باز کنترل کرد😒-_-)
ته:اهوم اسمش چیه؟!😐 من : اسم نداره. الانم پیشته.😒💔ته : وادف=| یعنی چی؟!😒🔪من: اصکل فک کن.(از زبان نویسنده:دختره چصناله احمق اصکل خودشه😒😐😑🔪💔)ته:جواب همه ی اینارو یه روز بهت میدم😒💔من:باش 😂😂-_-ته:میگم بریم خونه غذا درست کنیم یا تو رستوران بخوریم؟!😒من:بریم خونه غذا درست کنیم عالی میشه اخ جون بریم . :] ته:باش😐😒. رفتیم خونه ا.ت گف اتاقم کجاس؟!منم گفتم اتاق نداری1: من:یعنی چی؟!😒💔 ته:یعنی منو تو باهم میخوابیم. من:برو باو.😒ته:نمیرم بعدش اینجا دوتا اتاق داره اولیه مال خودمونه.و دومیه اتاق مطالعه س. من :باش😑😒💔🔪میخواستم برم اتاق که.......
بوس بوس بای تا پارت بعد
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پست_جدید #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن