مافیای یونگی پارت 26
ا/ت:چشام گرم خواب بود خوابیدم
یونگی:صورتش نگا کردم خیلی سریع خوابش برده بود معلوم بود خسته به نظ میرسید دارو ها خواب آورده بود اصلا نمیخواستم بغلم پاشه تکیه دادم تاج تخت چشام بستم خوایم برده بود
(پرش به دو ساعت بعد )
ا/ت:با خشکی گلوم بیدار شدم به دور برم نگا انداختم تازه داشتم ویندوزم بالا میومد نگا کردم دیدم بغل یونگی بودم خیلی کیوت خواب بود لبخند زدم زود لبخندم محو کردم معلومه من چه مرگم هس آروم گونم نیشگون گرفتم آدم باش ولی خیلی پیشی بود اون آروم انگشتم گذاشتم گونش ناز میکردم یهو چشاش باز کردم ترسیدم زود انگشتم بردم عقب قایم کردم
یونگی:با تکون های انگشت های ریز یکی رو گونم از خواب بیدار شدم نگاهش کردم هم داشتی چیکار میکردی
ا/ت:خودم زدم اون راه وا مگه باید چیکار کنم تشنم بود خواستم آب بخورم
یونگی:خیلی بانمک شده بود ریز خندیدم هم ولی داشت یکی انگار به گونه هام دست میزد مگه نه؟
ا/ت:خود شیفته من چرا بخوام به گونه هات دس بزنم
یونگی:من مگه گفتم تو میخوای گونه هام دس بزنی دیدی خودت لو دادی
ا/ت:تف تو روحم لو دادم ایش زود از تخت اومدم پایین فرار کردم رفتم یه لیوان آب خوردم اجوما میشه برام شکلات بدی؟(خودم رو مظلوم کردم
اجوما:خندم گرف چقد بامزه ای دخترم باشه وایسا بدم از کمد براش شکلات دادم
ا/ت:اجوما ولب اینا کمه میشه بیشتر بدی؟
اجوما:بچه😂باشه وایسا بدم براش کلی شکلات دادم
ا/ت:پر کردم دستام رفتم نشستم جلو تلوزیون به تام و جری زدم کارتون مورد علاقم داشتم نگاهش میکردم شکلات هم میخوردم
یونگی:لبخند زدم خیلی کیوت بود پاشدم رفتم پایین میرفتم سمت حیاط با شنیدن خند های یکی تعجب کردم رفتم سمت صدا دیدم ا/ت نشسته داره کارتون نگا مبکنه میخنده لبخند زدم جوجه خندش هم خیلی خوشگله رفتم کنارش نشستم داری چیکار میکنی
ا/ت:خندم محو شد نمیبینی کوری دارم کارتون نگا مبکنم خب
بونگی:چشم غره رفتم بش حرفات دقت کن خانم جانگ
ا/ت:زیر لب اداش رو در اوردم
یونگی:هم فردا باید یه مهمونی بریم و قراره توعم بام بیای
کاتتت اینم به خاطر جیهوپ گذاشتم و یه پارت دیگه میزارم شرط نداره
یونگی:صورتش نگا کردم خیلی سریع خوابش برده بود معلوم بود خسته به نظ میرسید دارو ها خواب آورده بود اصلا نمیخواستم بغلم پاشه تکیه دادم تاج تخت چشام بستم خوایم برده بود
(پرش به دو ساعت بعد )
ا/ت:با خشکی گلوم بیدار شدم به دور برم نگا انداختم تازه داشتم ویندوزم بالا میومد نگا کردم دیدم بغل یونگی بودم خیلی کیوت خواب بود لبخند زدم زود لبخندم محو کردم معلومه من چه مرگم هس آروم گونم نیشگون گرفتم آدم باش ولی خیلی پیشی بود اون آروم انگشتم گذاشتم گونش ناز میکردم یهو چشاش باز کردم ترسیدم زود انگشتم بردم عقب قایم کردم
یونگی:با تکون های انگشت های ریز یکی رو گونم از خواب بیدار شدم نگاهش کردم هم داشتی چیکار میکردی
ا/ت:خودم زدم اون راه وا مگه باید چیکار کنم تشنم بود خواستم آب بخورم
یونگی:خیلی بانمک شده بود ریز خندیدم هم ولی داشت یکی انگار به گونه هام دست میزد مگه نه؟
ا/ت:خود شیفته من چرا بخوام به گونه هات دس بزنم
یونگی:من مگه گفتم تو میخوای گونه هام دس بزنی دیدی خودت لو دادی
ا/ت:تف تو روحم لو دادم ایش زود از تخت اومدم پایین فرار کردم رفتم یه لیوان آب خوردم اجوما میشه برام شکلات بدی؟(خودم رو مظلوم کردم
اجوما:خندم گرف چقد بامزه ای دخترم باشه وایسا بدم از کمد براش شکلات دادم
ا/ت:اجوما ولب اینا کمه میشه بیشتر بدی؟
اجوما:بچه😂باشه وایسا بدم براش کلی شکلات دادم
ا/ت:پر کردم دستام رفتم نشستم جلو تلوزیون به تام و جری زدم کارتون مورد علاقم داشتم نگاهش میکردم شکلات هم میخوردم
یونگی:لبخند زدم خیلی کیوت بود پاشدم رفتم پایین میرفتم سمت حیاط با شنیدن خند های یکی تعجب کردم رفتم سمت صدا دیدم ا/ت نشسته داره کارتون نگا مبکنه میخنده لبخند زدم جوجه خندش هم خیلی خوشگله رفتم کنارش نشستم داری چیکار میکنی
ا/ت:خندم محو شد نمیبینی کوری دارم کارتون نگا مبکنم خب
بونگی:چشم غره رفتم بش حرفات دقت کن خانم جانگ
ا/ت:زیر لب اداش رو در اوردم
یونگی:هم فردا باید یه مهمونی بریم و قراره توعم بام بیای
کاتتت اینم به خاطر جیهوپ گذاشتم و یه پارت دیگه میزارم شرط نداره
۱۲.۲k
۲۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.