پارتی هشت نفره p⁴⁴
دیدم خوابیده ملافه رو کشیدم روش و خودمم جفتش خوابیدم
که دیدم جی هوپ داره داد میزنه
ترسیدم
رفتم ببینم جی هوپ چشه ک دیدم داره میگه ی حشره رو سر جیمینه منم ک پیش جیمین میخوابم میترسم
توروخدا نجاتم بده
منم گفتم تو برو پیش ات من پیش جیمین میخوابم
و جی هوپ رفت و منم پیش جیمین خوابیدم
ویو ات
فردا صبح با صدای جیک جیک گنجشکای دم پنجره بیدار شدم
خیلی جیک جیک میکردن
منم تا خواستم پاشم با چهره جی هوپ مواجه شدم
پشمام ریخته بود
ی بوسه روی گونش گزاشتم و رفتم در پنجره رو ببندم
رفتم دوش گرفتم و با بچم درد و دل کردم
بعدم اومدم بیرون
و موهامو خشک کردم
عطر مورد علاقمو زدم
و رفتم همه رو بیدار کردم
امروز نوبت سونوگرافی داشتم و ب شوگا گقتم ک منو ببره
شوگا: نمیشه امروز نریم؟(با خمیازه)
تهیونگ:این دوباره داره تو خواب چرت و پرت میگه(اینم با خمیازه)
اعضا و ات:😂😂
ات:شوگااااااااا(با داد)
شوگا: هااا چی شدههه بمب ترکوندن بچم چش شده لعنتیا ی چیزی بگین
ات: ن بمب نترکوندن شما از خواب ناز بیدار نمی شدید بدو بپوش باید بریم سونوگرافی تا دختر خوشگلمونو ببینیم
اعضا: عارع برو داداش بالاخره بچته☹️
ات: شما دارین حسودی میکنین؟؟؟
اعضا با هم: نننن کی گفتع
ات و شوگا: 😂😂
شوگا: خب بریم خنده بسه دیگه
پرش زمانی ب بیمارستان
دکتر: واوووو خانم ات چ دختر خوشگلی داریدددد
ات:واییی واقعااا ممنونمممممممم
دکتر: ولی خیلی شیطونه
ات: آ..آ...آخ
دکتر و شوگا: چی شدددد
ات: هیچی هیچی نشد
فقط ی لگد ریز بود
شوگا: دکتر تا ازش تعریف کرد لوس شد
دکتر و ات:😂
دکتر: خب تموم شد
ات و شوگا: ممنون خانم دکتر عزیز
دکتر: خواهش میکنم
ات رفت
شوگا: راستی خانم دکتر بچه کی ب دنیا میاد؟(اروم میگه)
دکتر:......دکتر: خب ببینید ایشون ۳ ماه دیگه زایمان میکنن
شوگا: خب...
دکتر: اما چون ایشون در معرض استرس بودن امکان این هست ک ۱ ماه دیگه زایمان کنه
شوگا: واییی
دکتر: از این ب بعد حواستون بهش باشه چون اگه بیشتر استرس داشته باشه ب بچه آسیب بیشتری میرسه
شوگا: مثلا چ آسیبی ب بچه میرسه؟
دکتر: خب ببینید بچه اگر زیر ۹ ماه ب دنیا بیاد بچه سالمی از آب در نمیاد
شوگا: یا خدااااا
دکتر: اما هول نکنید فقط حواستون بهش باشه تا بیشتر استرس نداشته باشه چون اگر بیشتر باشه بچه ۱ ماه دیگه ب دنیا میاد یعنی بچه ۷ ماهه ب دنیا میاد و این هم برای مادر هم برای بچه آسیب جدی وارد میکنه و ممکنه ک مادر یا بچه رو از دست بدیم یا بچه فلج بشه و قطع نخاع بشه
شوگا: واییی ن ن ن بچم و زنم هیچیش نمیشه ما بهش میرسیم
دکتر: خوبه خیالم راحت شد
شوگا: ممنون خانم دکتر ک این هشدار رو بهم دادید
دکتر: خواهش میکنم وظیفست
شوگا: فعلا
دکتر: فعلا
ات ویو:
اههه بیا دیگه شوگا
چ روده درازی داریااااا
وایی چیکار کنم ک حوصلم سر نره
عاممممممم(در باز شد)
ات: چ عجب اومدی چی میگفتی با اون روده درازت(هوی حد خودتو بدون)
شوگا: هیچی داشتم ب دکتر در مورد زمان ب دنیا اومدن بچه میگفتم
شوگا: چیکار میکنی داری چی رو میشماری؟؟؟
ات: داشتم ثانیه می شمردم
شوگا: جان؟؟؟
ات: ببین این ۷ ثانیه بیشتر نشد اما تو ۱۰ دقیقه اون تو بودی
تازه ی صداهایی هم میومد
داشتی چ غلطی میکردی
شوگا: دورت بگردم قربونت بشم من ب جز تو ی کَس دیگه ای نگاه میکنم؟اونم ب دکتر
ات: ن نمیکنی..اههه باشه قبول دارم زیاده روی کردم ددی پیشیم
شوگا: ددی پیشی؟
ات: آره مشکلی ک ندارع
شوگا: ن مشکلش کجا بود
ات: خب بریم ددی پیشی(با چشمک)
اعضا ویو:
نامجون: پس اینا کجا موندن هیچوقت انقد دیر نمیکردن
جین: هیونگ استرس نداشته باش الان میان
تهیونگ: مگه حاملست ک استرس نداشته باشه؟
جیمین و جی هوپ و کوک:😂😂😂😂
جین: هر هر هر چقد خندیدم
نامجون: اههه بسه انقد بحث نکنید
جین و تهیونگ همزمان: اون بی مزگی در آورد
اعضا ب جز جین و تهیونگ:😂🤣
تهیونگ: هیونگ من و توام خیلی بگو مگو داریمااا
جین: آره هیونگ
جیمین: اِههه بچه ها بیاید اینجا یکی داره زنگ میزنه
اعضا: کیه؟؟؟؟؟
جیمین: بزارید جواب بدم ناشناسه
ناشناس:......
از الان ب بعد ناشناس رو & این مینویسمناشناس: های ددی فاکراا (با صدای بم)
جیمین: شما؟؟؟؟
ناشناس: ندونی بهترع
جیمین: چرا اونوقت ندونم بهتره؟؟؟؟
ناشناس:دلیلش رو ولش کن نمیخوای درمورد ات و بچش بدونید؟
جیمین: چییییییی
ناشناس: 😂😂😂😂😂
جیمین: نخند مرتیکه......
ناشناس: هیششششش اروم باش ددی فاکر
جیمین: من ب این کیوتی کجام ددی فاکرع؟(پوزخند)
ناشناس: از این انکار کردنات خوشم میاد
جیمین: کثافت بگو ات و شوگا کجان
ناشناس: آ آ چرا بگم؟
جیمین:بگو وگرنه...
که دیدم جی هوپ داره داد میزنه
ترسیدم
رفتم ببینم جی هوپ چشه ک دیدم داره میگه ی حشره رو سر جیمینه منم ک پیش جیمین میخوابم میترسم
توروخدا نجاتم بده
منم گفتم تو برو پیش ات من پیش جیمین میخوابم
و جی هوپ رفت و منم پیش جیمین خوابیدم
ویو ات
فردا صبح با صدای جیک جیک گنجشکای دم پنجره بیدار شدم
خیلی جیک جیک میکردن
منم تا خواستم پاشم با چهره جی هوپ مواجه شدم
پشمام ریخته بود
ی بوسه روی گونش گزاشتم و رفتم در پنجره رو ببندم
رفتم دوش گرفتم و با بچم درد و دل کردم
بعدم اومدم بیرون
و موهامو خشک کردم
عطر مورد علاقمو زدم
و رفتم همه رو بیدار کردم
امروز نوبت سونوگرافی داشتم و ب شوگا گقتم ک منو ببره
شوگا: نمیشه امروز نریم؟(با خمیازه)
تهیونگ:این دوباره داره تو خواب چرت و پرت میگه(اینم با خمیازه)
اعضا و ات:😂😂
ات:شوگااااااااا(با داد)
شوگا: هااا چی شدههه بمب ترکوندن بچم چش شده لعنتیا ی چیزی بگین
ات: ن بمب نترکوندن شما از خواب ناز بیدار نمی شدید بدو بپوش باید بریم سونوگرافی تا دختر خوشگلمونو ببینیم
اعضا: عارع برو داداش بالاخره بچته☹️
ات: شما دارین حسودی میکنین؟؟؟
اعضا با هم: نننن کی گفتع
ات و شوگا: 😂😂
شوگا: خب بریم خنده بسه دیگه
پرش زمانی ب بیمارستان
دکتر: واوووو خانم ات چ دختر خوشگلی داریدددد
ات:واییی واقعااا ممنونمممممممم
دکتر: ولی خیلی شیطونه
ات: آ..آ...آخ
دکتر و شوگا: چی شدددد
ات: هیچی هیچی نشد
فقط ی لگد ریز بود
شوگا: دکتر تا ازش تعریف کرد لوس شد
دکتر و ات:😂
دکتر: خب تموم شد
ات و شوگا: ممنون خانم دکتر عزیز
دکتر: خواهش میکنم
ات رفت
شوگا: راستی خانم دکتر بچه کی ب دنیا میاد؟(اروم میگه)
دکتر:......دکتر: خب ببینید ایشون ۳ ماه دیگه زایمان میکنن
شوگا: خب...
دکتر: اما چون ایشون در معرض استرس بودن امکان این هست ک ۱ ماه دیگه زایمان کنه
شوگا: واییی
دکتر: از این ب بعد حواستون بهش باشه چون اگه بیشتر استرس داشته باشه ب بچه آسیب بیشتری میرسه
شوگا: مثلا چ آسیبی ب بچه میرسه؟
دکتر: خب ببینید بچه اگر زیر ۹ ماه ب دنیا بیاد بچه سالمی از آب در نمیاد
شوگا: یا خدااااا
دکتر: اما هول نکنید فقط حواستون بهش باشه تا بیشتر استرس نداشته باشه چون اگر بیشتر باشه بچه ۱ ماه دیگه ب دنیا میاد یعنی بچه ۷ ماهه ب دنیا میاد و این هم برای مادر هم برای بچه آسیب جدی وارد میکنه و ممکنه ک مادر یا بچه رو از دست بدیم یا بچه فلج بشه و قطع نخاع بشه
شوگا: واییی ن ن ن بچم و زنم هیچیش نمیشه ما بهش میرسیم
دکتر: خوبه خیالم راحت شد
شوگا: ممنون خانم دکتر ک این هشدار رو بهم دادید
دکتر: خواهش میکنم وظیفست
شوگا: فعلا
دکتر: فعلا
ات ویو:
اههه بیا دیگه شوگا
چ روده درازی داریااااا
وایی چیکار کنم ک حوصلم سر نره
عاممممممم(در باز شد)
ات: چ عجب اومدی چی میگفتی با اون روده درازت(هوی حد خودتو بدون)
شوگا: هیچی داشتم ب دکتر در مورد زمان ب دنیا اومدن بچه میگفتم
شوگا: چیکار میکنی داری چی رو میشماری؟؟؟
ات: داشتم ثانیه می شمردم
شوگا: جان؟؟؟
ات: ببین این ۷ ثانیه بیشتر نشد اما تو ۱۰ دقیقه اون تو بودی
تازه ی صداهایی هم میومد
داشتی چ غلطی میکردی
شوگا: دورت بگردم قربونت بشم من ب جز تو ی کَس دیگه ای نگاه میکنم؟اونم ب دکتر
ات: ن نمیکنی..اههه باشه قبول دارم زیاده روی کردم ددی پیشیم
شوگا: ددی پیشی؟
ات: آره مشکلی ک ندارع
شوگا: ن مشکلش کجا بود
ات: خب بریم ددی پیشی(با چشمک)
اعضا ویو:
نامجون: پس اینا کجا موندن هیچوقت انقد دیر نمیکردن
جین: هیونگ استرس نداشته باش الان میان
تهیونگ: مگه حاملست ک استرس نداشته باشه؟
جیمین و جی هوپ و کوک:😂😂😂😂
جین: هر هر هر چقد خندیدم
نامجون: اههه بسه انقد بحث نکنید
جین و تهیونگ همزمان: اون بی مزگی در آورد
اعضا ب جز جین و تهیونگ:😂🤣
تهیونگ: هیونگ من و توام خیلی بگو مگو داریمااا
جین: آره هیونگ
جیمین: اِههه بچه ها بیاید اینجا یکی داره زنگ میزنه
اعضا: کیه؟؟؟؟؟
جیمین: بزارید جواب بدم ناشناسه
ناشناس:......
از الان ب بعد ناشناس رو & این مینویسمناشناس: های ددی فاکراا (با صدای بم)
جیمین: شما؟؟؟؟
ناشناس: ندونی بهترع
جیمین: چرا اونوقت ندونم بهتره؟؟؟؟
ناشناس:دلیلش رو ولش کن نمیخوای درمورد ات و بچش بدونید؟
جیمین: چییییییی
ناشناس: 😂😂😂😂😂
جیمین: نخند مرتیکه......
ناشناس: هیششششش اروم باش ددی فاکر
جیمین: من ب این کیوتی کجام ددی فاکرع؟(پوزخند)
ناشناس: از این انکار کردنات خوشم میاد
جیمین: کثافت بگو ات و شوگا کجان
ناشناس: آ آ چرا بگم؟
جیمین:بگو وگرنه...
۱۱.۸k
۲۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.