فیک (فیلکس)پارت سه عشق حقیقی
بعد اینکه با لارا حرفامون تموم شد ب درسا گوش دادیم و زنگ تفریح خورد
زنگ تفریح:
همگی راهی بیرون شدن یعنی تو سالن
ا/ت : لارا من زیاد این دور و برو بلد نیستم میایی با هم بریم؟
لارا : چرا ک .....
هایون : لارا جا با ما میایی یا با این دختره دورگه هان
ا/ت : این چ طرح حرف زدن
هایون : مگه دورغ میگم دورگه نیستی
ا/ت : ب ت چ
ب ت چ ک از کجام و چجوریم فهمیدی
هایون : نبابا تو دیگه کی بودی زبون بازی میکنی جلو من
ذهن ا/ت :(من برای درس و خاستهای ک خانوادم دارم اینجا اومد ن دعوا )
ا/ت : ببخشید
هایون : عه
لارا : هایون بیا بریم
ببخشید ا/ت مجبور بودم
ا/ت : درکت میکنم بای لارا
لارا : بای
از زبان ا/ت :
بعد اینکه لارا رفت با اون هایونه منم داشتم دفترم اینا را جمع میکردم از سر میزم همه بچها رفته بودند هیچکی بجز من نبود ت کلاس
یه دفعه متوجه شدم ک ی نفر اومد داخل دیدم یه پسره قدبلنده و معلوم بود قولدره
پسره :هی خوشکله جدید اومدی ن
ا/ت : اخ ب ت چ ک جدید اومدم یا ن
پسره : چ بد اخلاقی خوشکله
همونجوری نزدیگ اومد منو چسپوند رو دیوار ک......
بقیه رو مینویسم بچها باشه فعلن کار دارم ساری
زنگ تفریح:
همگی راهی بیرون شدن یعنی تو سالن
ا/ت : لارا من زیاد این دور و برو بلد نیستم میایی با هم بریم؟
لارا : چرا ک .....
هایون : لارا جا با ما میایی یا با این دختره دورگه هان
ا/ت : این چ طرح حرف زدن
هایون : مگه دورغ میگم دورگه نیستی
ا/ت : ب ت چ
ب ت چ ک از کجام و چجوریم فهمیدی
هایون : نبابا تو دیگه کی بودی زبون بازی میکنی جلو من
ذهن ا/ت :(من برای درس و خاستهای ک خانوادم دارم اینجا اومد ن دعوا )
ا/ت : ببخشید
هایون : عه
لارا : هایون بیا بریم
ببخشید ا/ت مجبور بودم
ا/ت : درکت میکنم بای لارا
لارا : بای
از زبان ا/ت :
بعد اینکه لارا رفت با اون هایونه منم داشتم دفترم اینا را جمع میکردم از سر میزم همه بچها رفته بودند هیچکی بجز من نبود ت کلاس
یه دفعه متوجه شدم ک ی نفر اومد داخل دیدم یه پسره قدبلنده و معلوم بود قولدره
پسره :هی خوشکله جدید اومدی ن
ا/ت : اخ ب ت چ ک جدید اومدم یا ن
پسره : چ بد اخلاقی خوشکله
همونجوری نزدیگ اومد منو چسپوند رو دیوار ک......
بقیه رو مینویسم بچها باشه فعلن کار دارم ساری
۲۴.۰k
۱۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.