ویو ات
ویو ات
خیلی درد داشت پامو بالا اوردمو با تمام زورممم کتونیو در اوردم که دردش و برو خودم نیارم مطمعنم یچی تو پام پاره شده پامو حس نمیکردم
یونا: چیکار میکنی
ات: کتونی ازینم میکنه کتونیمو گرفتمو میخو ازش جدا کردومو تو دستم کرفتم و کتونیو ب پشتم پرت کردم که تهیونگ ببینه
ویو ته
اون کتونیاشو دراوردو کتونیش پر خون بود ب پاش نگا کردم که ازش خون میومد ولی خیلی عادی رفتار میکرد
ات: خب بیا ببینم
ویو ات
میخوام میخو ب تهیونگ برسونم اروم
اروم ب پشت رفتم و بین کوک تهیونگ نشستمو خیلی راحت گزاشتم تو دست تهیونگ
یونا: معلوم هس چیکار میکین
ات: نمیبینی یا کوری
ب تهیونگ چشمک زدمو پاشدم
ات: د بیخیاا ل دیگه کارو تموم کن
ویو ته
خب وقتی میخو داد بم با هزار ب بختی ب ی تیکه از طناب رسوندمو شروع کردم ب نخ گش کردنش
که کاملا شول شده دست کوکو هم همینکارو کردمو فقط ظاهری طناب ب دستمو بود گقشه کوکم ب درد نخور د
ویو ات
یونا: موافقم باید کسی مثل تو سریعی از رو زمین حذف شه
ات: منتظرم
( ات هنوزم با خنده حرفاشو میزنه )
یونا :چش
این دفعه دیگه خودمو سپردم ب تهیونگ میخواد نجات بده میخواد نده واقعا پام درد میکنه
ولی باز سعیمو میکنم
ب سمتم تقنگو گرف دوباره ب سمت رفتم مستقیم تو سرم نشونه گرف وقتی اومدم از بقلش رد شم موهامو گرفت و کشید چرا موهامو بافتممم
و افتادم نشستمو تفنگو گرف سنت سرم
ات : بزن
خیلی درد داشت پامو بالا اوردمو با تمام زورممم کتونیو در اوردم که دردش و برو خودم نیارم مطمعنم یچی تو پام پاره شده پامو حس نمیکردم
یونا: چیکار میکنی
ات: کتونی ازینم میکنه کتونیمو گرفتمو میخو ازش جدا کردومو تو دستم کرفتم و کتونیو ب پشتم پرت کردم که تهیونگ ببینه
ویو ته
اون کتونیاشو دراوردو کتونیش پر خون بود ب پاش نگا کردم که ازش خون میومد ولی خیلی عادی رفتار میکرد
ات: خب بیا ببینم
ویو ات
میخوام میخو ب تهیونگ برسونم اروم
اروم ب پشت رفتم و بین کوک تهیونگ نشستمو خیلی راحت گزاشتم تو دست تهیونگ
یونا: معلوم هس چیکار میکین
ات: نمیبینی یا کوری
ب تهیونگ چشمک زدمو پاشدم
ات: د بیخیاا ل دیگه کارو تموم کن
ویو ته
خب وقتی میخو داد بم با هزار ب بختی ب ی تیکه از طناب رسوندمو شروع کردم ب نخ گش کردنش
که کاملا شول شده دست کوکو هم همینکارو کردمو فقط ظاهری طناب ب دستمو بود گقشه کوکم ب درد نخور د
ویو ات
یونا: موافقم باید کسی مثل تو سریعی از رو زمین حذف شه
ات: منتظرم
( ات هنوزم با خنده حرفاشو میزنه )
یونا :چش
این دفعه دیگه خودمو سپردم ب تهیونگ میخواد نجات بده میخواد نده واقعا پام درد میکنه
ولی باز سعیمو میکنم
ب سمتم تقنگو گرف دوباره ب سمت رفتم مستقیم تو سرم نشونه گرف وقتی اومدم از بقلش رد شم موهامو گرفت و کشید چرا موهامو بافتممم
و افتادم نشستمو تفنگو گرف سنت سرم
ات : بزن
۱۲.۲k
۳۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.