لایک هاش بالا باشع
پارت اول/کیم میا
شاید خیلیاتون با عشق حال کنین اما بدترین موقع عشق زمانیع که
عاشقش باشی اما اون عاشقت نباشع...!
های من ا. ت من اصلا علاقه ای به زندگی با کوک ندرم اما خدانکنه
خانواده ی اینجوری گیرتون بیاد.
دو ماه میشع با کوک ازدواج کردم. من... اصلا ازش خوشم نمیاد. ولی
خب چجوری از اون همه مال و پول بگذرم.
پس سعی کردم خفه خون بگیرم و قبول کنم.
از روز اول خیلی خوب شرو شد. اصلا باهم کار نداشتیم. من
همش با رفیقام بیرون بودم. تو راه اکسم دیدم باهش دوباره تو
رابطم اما کوک نمیدونع. اگ بدونه شاید جر بخورم ولی خو نمیفمه
چون اصلا صحبت نمیکنیم.
حتی شغلشم نمیدونم. برامن مهم نیس.
فقط اینکه همیشع پول باشع حله.
کوک مرد هاتیه. اما من ازش خوشم نمیاد.
نمد چرا منو انتخاب کرد. شاید واس خوشگلیم هاهاها.
همه ی آدما میخوان باهش باشن. و به کمدمم نیس.
فقط بام کار نداشته باشع حله.
اون خیلی خشنه پس فقط از کنارش رد میشم.
اتاقامونم جداعه.
کلی سرباز شخصب دارمممممم ایوللللللللللل
هروز خرید رفتنو باید تو خوابتون ببینین.
همش پارتی داعریم خیلی خوش میگذره.
اما تا تهش این نبود.
*یه روز نرمال/صب*
از تختم بلند شدم. خیلی آروم رفتم لباسمو عوض کردم تو اتاق.بعد برگشتم که تختمو نمیز کنم یه پسر پشتم بود. انقدر بلند جیغ
زدم. بعد دستشو گذاشت روی دهنم. منو به دیوار چسبوند. و توی
گوشم با صدای فاکیش گف...
ادامه دارد...
پایان پارت 1 ...
ساری کم شد
شاید خیلیاتون با عشق حال کنین اما بدترین موقع عشق زمانیع که
عاشقش باشی اما اون عاشقت نباشع...!
های من ا. ت من اصلا علاقه ای به زندگی با کوک ندرم اما خدانکنه
خانواده ی اینجوری گیرتون بیاد.
دو ماه میشع با کوک ازدواج کردم. من... اصلا ازش خوشم نمیاد. ولی
خب چجوری از اون همه مال و پول بگذرم.
پس سعی کردم خفه خون بگیرم و قبول کنم.
از روز اول خیلی خوب شرو شد. اصلا باهم کار نداشتیم. من
همش با رفیقام بیرون بودم. تو راه اکسم دیدم باهش دوباره تو
رابطم اما کوک نمیدونع. اگ بدونه شاید جر بخورم ولی خو نمیفمه
چون اصلا صحبت نمیکنیم.
حتی شغلشم نمیدونم. برامن مهم نیس.
فقط اینکه همیشع پول باشع حله.
کوک مرد هاتیه. اما من ازش خوشم نمیاد.
نمد چرا منو انتخاب کرد. شاید واس خوشگلیم هاهاها.
همه ی آدما میخوان باهش باشن. و به کمدمم نیس.
فقط بام کار نداشته باشع حله.
اون خیلی خشنه پس فقط از کنارش رد میشم.
اتاقامونم جداعه.
کلی سرباز شخصب دارمممممم ایوللللللللللل
هروز خرید رفتنو باید تو خوابتون ببینین.
همش پارتی داعریم خیلی خوش میگذره.
اما تا تهش این نبود.
*یه روز نرمال/صب*
از تختم بلند شدم. خیلی آروم رفتم لباسمو عوض کردم تو اتاق.بعد برگشتم که تختمو نمیز کنم یه پسر پشتم بود. انقدر بلند جیغ
زدم. بعد دستشو گذاشت روی دهنم. منو به دیوار چسبوند. و توی
گوشم با صدای فاکیش گف...
ادامه دارد...
پایان پارت 1 ...
ساری کم شد
۷.۸k
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.