داستان درون و بیرون(پارت ²⁸)
داستان درون و بیرون(پارت ²⁸)
🔵🌌💙🌌💙🌌💙🌌🔵
شدو ادامه داد:(وقتی هم که پشت سر من بود هیچ آدرسی ازش نبود و تلفتن هم جواب نمیداد، پس قطعا خودشه) گفتم:(شاید هم اون خودشو به جای دارک جا زده!) شدو گفت:(اینم ممکنه) یه دفعه تیلز اومد وسط:(میشه منم وارد بحث کنین؟!) اون تموم حرفامون رو شنیده بود، گفت بیاین آزمایشگاه، گفتم:(ب.... با... باش... باشه!) رفتیم آزمایشگاه تیلز، تیلز منو کرد توی یک شیشه بزرگ، بهم سیم وصل کرد، گفت:(اگه آروم نباشی، ممکنه دوباره لکه ات زیاد شه پس مراقب باش!)
ادامه دارد...
#کمیک#داستان#رمان#سونیک#شدو#ناکلز#تیلز
🔵🌌💙🌌💙🌌💙🌌🔵
شدو ادامه داد:(وقتی هم که پشت سر من بود هیچ آدرسی ازش نبود و تلفتن هم جواب نمیداد، پس قطعا خودشه) گفتم:(شاید هم اون خودشو به جای دارک جا زده!) شدو گفت:(اینم ممکنه) یه دفعه تیلز اومد وسط:(میشه منم وارد بحث کنین؟!) اون تموم حرفامون رو شنیده بود، گفت بیاین آزمایشگاه، گفتم:(ب.... با... باش... باشه!) رفتیم آزمایشگاه تیلز، تیلز منو کرد توی یک شیشه بزرگ، بهم سیم وصل کرد، گفت:(اگه آروم نباشی، ممکنه دوباره لکه ات زیاد شه پس مراقب باش!)
ادامه دارد...
#کمیک#داستان#رمان#سونیک#شدو#ناکلز#تیلز
۲.۴k
۳۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.