موشی در خانه ی صاحب مزرعه تله موش دید به مرغ و گوسفند و

موشی در خانه ی صاحب مزرعه تله موش دید، به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد. همه گفتند : تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد. ماری دمش در تله موش گیر کرد و زن مزرعه دار را که آنجا بود گزید. از مرغ برایش سوپ درست کردند و گوسفند را برای عیادت کنندگان از زن مزرعه دار سر بریدند. زن مزرعه دار زنده نماند و مرد گاو را برای مراسم ترحیم کشتند. و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می کرد.

#کلیله_و_دمنه
دیدگاه ها (۱)

در ماه رمضان چند جوان، پیر مردی را دیدند که دور از چشم مردم،...

مردی صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده است. شک کرد ...

ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮒ ﻣُﺮﺩ- ﺍﺯ ﺑﺲ ﮐﻪ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﮐﺸﯿﺪ -ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺳﺎﻋﺖ ﺯﻧﺠﯿﺮﺩﺍﺭ ﺍ...

از دیگران شکایت نمی کنم !بلکه خودم را تغییر می دهم ...چرا که...

موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش ديد. به مرغ و گوسفند و گاو خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط