(کوک)
(کوک)
کوک: من؟ ..من بگیرم؟
یوری: اوهوم
و سرشو پایین انداخت
من کیم؟
جئون جونگکوک ؟
کسی که تو این نواقعه باید طرفمو مسخره کنه که متوجه بشه من کیم و چی ازم خواسته؟
من همونم
و طرف مقابلم دختره .....
...
..دختری که روز شبم با دوتا حرکت ازم گرفته
کوک: اوکی
با استرس سزشو اورد بالا
یوری: میدونستم قبول نمیکنی مطعصفم........چی؟ قبول کردی؟
دختره انتطار هرچیو جز قیول کردنم داش
خاک تو سرت جونگکوک
کوک: ولی ... میری تو دسشویی درو قفل میکنی تا بیام
یوری: باشه😁
.............................................
وارد فروشگاه شدم
الان چی باید بگم؟؟
شاید باید ماسک و کلاه میزاشتم
فروشتده با دیدنم نفس بند امد
بایدم بیاد جذابیتم زیاد بود
سعی کرد خودشو دلبر کنه و سرشو اورد پایینو موهاشو پشت گوشش داد
و من خونسرد و سرد
فروشنده: بفرمایید؟
کوک: پد بهداشتی میخواستم
که یدفعه با تعجب سرشو بالا اورد
کوک: فقط زود عحله دارم
فروشنده: چی؟ برای کی ؟؟
بخودش امدو
فروشنده: الان میارم😒
خدا شفا نمیدی نه؟
از فروشگاه خارج شدم
(یوری)
درو بسته بودم و وقتی چند تقه ب در خورد
یوری: بله؟
کوک: منم
درو باز کردم گه پلاستیک سیاهی ب طرفم پرت کرد
سرد و عین همیشه ....
درو بستم سری کارو انجام دادم
بخیر گذشتا
درو باز کردم که برعکس انتظارم منتظرم بو رو بروی دسشویی تکیه ب دیوار دست ب سینه
جووننن بابا جنتلمن
از افکار دس کشیدم
یوری: واقعا ممنونم
از دیوار جدا شدو دستشو تو جیب شلوارش کردو
کوک: بریم
پشت سرس راه افتادم رفتم اون رو کاناپه نشستو منم ب کارم بر گشتم
____///__________
انقدر پارت حوشتم ولی
ویسگدن هر یساعت اجازه دوتا میده۰
کوک: من؟ ..من بگیرم؟
یوری: اوهوم
و سرشو پایین انداخت
من کیم؟
جئون جونگکوک ؟
کسی که تو این نواقعه باید طرفمو مسخره کنه که متوجه بشه من کیم و چی ازم خواسته؟
من همونم
و طرف مقابلم دختره .....
...
..دختری که روز شبم با دوتا حرکت ازم گرفته
کوک: اوکی
با استرس سزشو اورد بالا
یوری: میدونستم قبول نمیکنی مطعصفم........چی؟ قبول کردی؟
دختره انتطار هرچیو جز قیول کردنم داش
خاک تو سرت جونگکوک
کوک: ولی ... میری تو دسشویی درو قفل میکنی تا بیام
یوری: باشه😁
.............................................
وارد فروشگاه شدم
الان چی باید بگم؟؟
شاید باید ماسک و کلاه میزاشتم
فروشتده با دیدنم نفس بند امد
بایدم بیاد جذابیتم زیاد بود
سعی کرد خودشو دلبر کنه و سرشو اورد پایینو موهاشو پشت گوشش داد
و من خونسرد و سرد
فروشنده: بفرمایید؟
کوک: پد بهداشتی میخواستم
که یدفعه با تعجب سرشو بالا اورد
کوک: فقط زود عحله دارم
فروشنده: چی؟ برای کی ؟؟
بخودش امدو
فروشنده: الان میارم😒
خدا شفا نمیدی نه؟
از فروشگاه خارج شدم
(یوری)
درو بسته بودم و وقتی چند تقه ب در خورد
یوری: بله؟
کوک: منم
درو باز کردم گه پلاستیک سیاهی ب طرفم پرت کرد
سرد و عین همیشه ....
درو بستم سری کارو انجام دادم
بخیر گذشتا
درو باز کردم که برعکس انتظارم منتظرم بو رو بروی دسشویی تکیه ب دیوار دست ب سینه
جووننن بابا جنتلمن
از افکار دس کشیدم
یوری: واقعا ممنونم
از دیوار جدا شدو دستشو تو جیب شلوارش کردو
کوک: بریم
پشت سرس راه افتادم رفتم اون رو کاناپه نشستو منم ب کارم بر گشتم
____///__________
انقدر پارت حوشتم ولی
ویسگدن هر یساعت اجازه دوتا میده۰
۴.۶k
۱۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.