عشق یا قتل ادامه پارت ۹
پ ۹ ق ۶ : سوکجین...خوبه تو یکی رو تنبیه نمیکنه!
سوکجین هم رفت تا به کاراش برسه و صدای یک فرد موجب شد ک صورتم رو طرف در کنم
یونگی...ا/ت بیا باید به تمریناتت برسی!
چیزی نگفتم و دنبالش راه افتادم .....بردم تو حیاط ..... اونقدری اون زمین بزرگ بود ک از این طرف اون طرف رو به زور میشد دید یه میز چوبی بود و روش چهار تا بطری شیشه ای.......منو برد رو پشت یه خطر قرمز گذاشت
یونگی...ما اینجا تمرین تیر اندازی میکنیم البته این زمین مخصوص تازه وارد هاست تو هم ک به مرور یاد گرفتی با زمین های سخت تر مواجه میشی
در حین حرف زدن در جعبه ای رو باز کرد و جلوم گرفت
یونگی ... اینا چهار مدل کلت هستن .... یکی رو انتخاب کن و باهاش تمرین کن ..... اونی ک انتخاب کنی میشه مال تو و همیشه در کنارت خواهد بود! ...باید ازش مراقبت کنی و در هر مکان تو جیبت داشته باشیش!
از اونجایی ک هم کارایی خرید و فروش مواد و اسلحه های بابابزرگ رو خودم انجام میدادم...... اینکه بفهمم از بین این چهار تا کدوم یکی بهتره کار ساده ایه! با یه نگاه هم میتونستم بفهمم کدوم بهتره و کدوم بدتر!
کلت نقره ای مدل Kimugr رو برداشتم
یونگی ... آفرین بهترین رو برداشتی!.....این شتاب قوی ای داره و گلوله های بیشتری تو خودش جا میده انتخاب خوبیه و همینطور طرفداران زیادی داره!....رئیس هم این مدل رو میپسنده!
+ علاوه بر همه ی اینایی ک گفتی وزنش نسبت به تفنگ های قوی زیاد نیست..... ولی در عین حال قویه بدنش نقره ای و زیباست و به راحتی ضرب نمیخوره!
یونگی : خیلی خوب میدونی!
( انتقال پارت ۹ به ۱۰ )یونگی بهش دست نزن!..... حالا خوبه گلوله به گوشت نخورده! .........تکون نمیخوری هر کاری کردم!......از اسلحه معمولی بهتره....... ولی این یکم خفست.....فکرای بیخودی نکن ..... هانا به دست همونی ک جلوت بود کشته شد!......امشب باید جنس ها رو تحویل بدیم .....تو کدوم خری رو دیدی ساعت ۸ شب مواد جا به جا کنه!؟
فک میکنین تو پارت بعد قراره چه اتفاقی برای ا/ت بیوفته؟
سوکجین هم رفت تا به کاراش برسه و صدای یک فرد موجب شد ک صورتم رو طرف در کنم
یونگی...ا/ت بیا باید به تمریناتت برسی!
چیزی نگفتم و دنبالش راه افتادم .....بردم تو حیاط ..... اونقدری اون زمین بزرگ بود ک از این طرف اون طرف رو به زور میشد دید یه میز چوبی بود و روش چهار تا بطری شیشه ای.......منو برد رو پشت یه خطر قرمز گذاشت
یونگی...ما اینجا تمرین تیر اندازی میکنیم البته این زمین مخصوص تازه وارد هاست تو هم ک به مرور یاد گرفتی با زمین های سخت تر مواجه میشی
در حین حرف زدن در جعبه ای رو باز کرد و جلوم گرفت
یونگی ... اینا چهار مدل کلت هستن .... یکی رو انتخاب کن و باهاش تمرین کن ..... اونی ک انتخاب کنی میشه مال تو و همیشه در کنارت خواهد بود! ...باید ازش مراقبت کنی و در هر مکان تو جیبت داشته باشیش!
از اونجایی ک هم کارایی خرید و فروش مواد و اسلحه های بابابزرگ رو خودم انجام میدادم...... اینکه بفهمم از بین این چهار تا کدوم یکی بهتره کار ساده ایه! با یه نگاه هم میتونستم بفهمم کدوم بهتره و کدوم بدتر!
کلت نقره ای مدل Kimugr رو برداشتم
یونگی ... آفرین بهترین رو برداشتی!.....این شتاب قوی ای داره و گلوله های بیشتری تو خودش جا میده انتخاب خوبیه و همینطور طرفداران زیادی داره!....رئیس هم این مدل رو میپسنده!
+ علاوه بر همه ی اینایی ک گفتی وزنش نسبت به تفنگ های قوی زیاد نیست..... ولی در عین حال قویه بدنش نقره ای و زیباست و به راحتی ضرب نمیخوره!
یونگی : خیلی خوب میدونی!
( انتقال پارت ۹ به ۱۰ )یونگی بهش دست نزن!..... حالا خوبه گلوله به گوشت نخورده! .........تکون نمیخوری هر کاری کردم!......از اسلحه معمولی بهتره....... ولی این یکم خفست.....فکرای بیخودی نکن ..... هانا به دست همونی ک جلوت بود کشته شد!......امشب باید جنس ها رو تحویل بدیم .....تو کدوم خری رو دیدی ساعت ۸ شب مواد جا به جا کنه!؟
فک میکنین تو پارت بعد قراره چه اتفاقی برای ا/ت بیوفته؟
۲۸.۲k
۱۰ تیر ۱۴۰۰