fell in love

پارت ۲

تهیونگ: از حرفش تو شک‌ بودم ازش پرسیدم
منظورت چیه

نارمیلا: مگه مهمه من برای کی مهمم اخه برای کی * بغض

تهیونگ: اروم باش خو

نارمیلا: تو کل زندگیم فقط یه داداش دارم
فقط برای اون مهمم ولی حتا برای اونم یه نون خور اضافم* گریه

تهیونگ: هی کی گفته تو بار خور اضافیی

نارمیلا: اخه مگه تو منو میشناسی

تهیونگ: تو رو نمشناختم ولی الان میشناسمت
که یهو بغلم کرد
منم بغلش کردم
میخوای با من بیای

نارمیلا: کجا

تهیونگ: خونمون

نارمیلا: نه داداشم نگرانم میشه

تهیونگ: بیا این شماره منه خودت منظورم رو بفهم دیگه

نارمیلا: باش* لبخند

♡♡♡♡