فیک توکيو ریونجرز پارت 2
ویو راوی : موری نرو را به مقر مافیا برد .بهش اتاق داد . امکانات یه زندگی عادی را براش فراهم کرد و بهش گفت نباید از اینجا خارج بشی . اعضای مافیا را بهش معرفی کرد . آخرین نفر هم دازای اوسامو بود . جوان ترین مدیر اجرایی مافیا .
دازای: چی؟ تو چقدر کوچیگی.اسمت چیه ؟ چند سالته؟ از اینجا نمیترسی ؟
نرو : ری اونی نرو هستم .۱۱ سالمه.
دازای : خوشحالم باهات آشنا شدم .اسم من اوساسونا دازای هستم .(ژاپنی ها اول فامیلی را میگن بعد اسم پس اشتباه نکنید )
خلاصه که اون فقط اجازه داره بره مدرسه ۲ روز بعد اون چون حوصله اش سر رفته از اونجا فرار میکنه شبه و هوا تاریکه .توی کوچه ها قدم میزنه .بارون میاد .یهو یه پسر با لگد به نرو حمله میکنه و نرو جلوی لگد را میگیره .
؟؟؟: ها؟ بچه فسقلی به نظر میاد زورت زیاده.
نرو : ...
؟؟؟: چرا حرف نمیزنی ؟ بگو ببینم اسمت چیه ؟
نرو: نرو ام .۱۱ سالمه . چرا بهم حمله کردی ؟
؟؟؟: چی؟ آه... ببخشید. من اینجا زندگی میکنم و قلمروی منه .من تاماکی هستم و ۱۳ سالمه .ببخشید فکر کردم متجاوزی .خب نرو بگو ببینم کجا زندگی میکنی ؟
نرو : مافیا .
تاماکی : اجازه داری بیای بیرون ؟ برای بچه ی هم سن تو جای خوبی نیست . چرا اونجایی ؟
نرو : رئیس مافیا ۲ روز پیش پدر و مادر کشت و اینکه فرار کردم چون حوصله ام سر رفته بود .
تاماکی : *خنده*چون حوصله ات سر رفته بود فرار کردی ؟ بچه ی جالبی هستی .بابات خانوادت متاسفم .
نرو: بیا با هم دوست شیم .
تاماکی : چی ؟ دوست!؟
نرو : تو قوی ای .بچه ی باحالی هستی .ازت خوشم میاد پس بیا دوست شیم . * دراز کردن دست برای دست دادن*
تاماکی * خنده * *دست دادن به او * باشه قبوله .من فعلا باید برم بعدا میبینمت .
نرو : باشه بای
نرو به مافیا برمیگرده خودشو خشک میکنه تا کسی نفهمه.
چند سال بعد شما هر وقت میخواید میرید بیرون.همه چی را به یورو و یوری گفتید دوستای جدید پیدا کردید ( منظورم اعضای اصلی دارک نایت است تو ی مقدمه اسم همه را گفتم حفظ کنید ) شما ۱۴ سالتونه است . سال جدید شروع شده. وارد کلاس میشید و یوری و یورو را میبینید.صندلی ها دو نفره هستند و یوری گفت کی میخواد تنها بشینه . شما و یوری جلو و یوری پشت سرتون در حال سوسکی بازی کردن هست .
نرو : گفتم مشکوکی .پس برای این میخواستی تنها پشت ما بشینی .
یوری: چه کرم هایی که میشه ریخت .
یورو : یه صندلی جلو تر هم بشینی مشکلی نداره ها .
نرو : یعنی اگه کرم بریزی روزگارتو سیاه میکنم .
یوری : من کرمک بی آزارم کاریت ندارنم .
یورو و نرو : جاتو عوض کن .
یوری : میخوام پیش شما باشم .
نرو یقهی لباس یوری را میگیره و جاشو عوض میکنه.
یوری : هوی ... بزغا
نرو : ببندد.
یوری : بی ترادب
یورو : حقته
بچه ها پارت ۲ رو مجبور شدم تغییر بدم .
بای .
دازای: چی؟ تو چقدر کوچیگی.اسمت چیه ؟ چند سالته؟ از اینجا نمیترسی ؟
نرو : ری اونی نرو هستم .۱۱ سالمه.
دازای : خوشحالم باهات آشنا شدم .اسم من اوساسونا دازای هستم .(ژاپنی ها اول فامیلی را میگن بعد اسم پس اشتباه نکنید )
خلاصه که اون فقط اجازه داره بره مدرسه ۲ روز بعد اون چون حوصله اش سر رفته از اونجا فرار میکنه شبه و هوا تاریکه .توی کوچه ها قدم میزنه .بارون میاد .یهو یه پسر با لگد به نرو حمله میکنه و نرو جلوی لگد را میگیره .
؟؟؟: ها؟ بچه فسقلی به نظر میاد زورت زیاده.
نرو : ...
؟؟؟: چرا حرف نمیزنی ؟ بگو ببینم اسمت چیه ؟
نرو: نرو ام .۱۱ سالمه . چرا بهم حمله کردی ؟
؟؟؟: چی؟ آه... ببخشید. من اینجا زندگی میکنم و قلمروی منه .من تاماکی هستم و ۱۳ سالمه .ببخشید فکر کردم متجاوزی .خب نرو بگو ببینم کجا زندگی میکنی ؟
نرو : مافیا .
تاماکی : اجازه داری بیای بیرون ؟ برای بچه ی هم سن تو جای خوبی نیست . چرا اونجایی ؟
نرو : رئیس مافیا ۲ روز پیش پدر و مادر کشت و اینکه فرار کردم چون حوصله ام سر رفته بود .
تاماکی : *خنده*چون حوصله ات سر رفته بود فرار کردی ؟ بچه ی جالبی هستی .بابات خانوادت متاسفم .
نرو: بیا با هم دوست شیم .
تاماکی : چی ؟ دوست!؟
نرو : تو قوی ای .بچه ی باحالی هستی .ازت خوشم میاد پس بیا دوست شیم . * دراز کردن دست برای دست دادن*
تاماکی * خنده * *دست دادن به او * باشه قبوله .من فعلا باید برم بعدا میبینمت .
نرو : باشه بای
نرو به مافیا برمیگرده خودشو خشک میکنه تا کسی نفهمه.
چند سال بعد شما هر وقت میخواید میرید بیرون.همه چی را به یورو و یوری گفتید دوستای جدید پیدا کردید ( منظورم اعضای اصلی دارک نایت است تو ی مقدمه اسم همه را گفتم حفظ کنید ) شما ۱۴ سالتونه است . سال جدید شروع شده. وارد کلاس میشید و یوری و یورو را میبینید.صندلی ها دو نفره هستند و یوری گفت کی میخواد تنها بشینه . شما و یوری جلو و یوری پشت سرتون در حال سوسکی بازی کردن هست .
نرو : گفتم مشکوکی .پس برای این میخواستی تنها پشت ما بشینی .
یوری: چه کرم هایی که میشه ریخت .
یورو : یه صندلی جلو تر هم بشینی مشکلی نداره ها .
نرو : یعنی اگه کرم بریزی روزگارتو سیاه میکنم .
یوری : من کرمک بی آزارم کاریت ندارنم .
یورو و نرو : جاتو عوض کن .
یوری : میخوام پیش شما باشم .
نرو یقهی لباس یوری را میگیره و جاشو عوض میکنه.
یوری : هوی ... بزغا
نرو : ببندد.
یوری : بی ترادب
یورو : حقته
بچه ها پارت ۲ رو مجبور شدم تغییر بدم .
بای .
۳.۹k
۲۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.