پارت هفدهم💚✨
پارت هفدهم💚✨
+همین که شنیدی
_و..ولی
+هی شوخی کردم جدی نگیر(خنده)
_ا/ت میکشمت
+اون موقع میخوای با کی ازدواج کنی؟(خنده)
_خیلی زرنگی(خنده)
(فلش بک به رفتن به عمارت)
+_×÷سلام
پدر مادراشون:سلام
پ/ت:دخترا ها لباس هاتون آماده شده و جواهراتتون هم بالا داخل اتاق هاتون هست و آقایون هم لباس هاشون بالا تو اتاقه برای عروس خانما هم میگم بیارن بالا تو اتاق
+×÷_ممنون
ویو ا/ت
نابی و جونگکوک با یه تعظیم کردن فلنگ رو بستن و رفتن الان به نابی و تهیونگ هم یه اتاق داده بودن تو راهرو بودیم اتاق من بعد از تهیونگ بود تهیونگ در اتاقش رو باز کرد داشت میرفت داخل که یکی از دوستاش رو دور کمرم حلقه کرد و منو به داخل اتاق برد........
فعلا اینو داشته باشید بقیه اش برا بعداً
+همین که شنیدی
_و..ولی
+هی شوخی کردم جدی نگیر(خنده)
_ا/ت میکشمت
+اون موقع میخوای با کی ازدواج کنی؟(خنده)
_خیلی زرنگی(خنده)
(فلش بک به رفتن به عمارت)
+_×÷سلام
پدر مادراشون:سلام
پ/ت:دخترا ها لباس هاتون آماده شده و جواهراتتون هم بالا داخل اتاق هاتون هست و آقایون هم لباس هاشون بالا تو اتاقه برای عروس خانما هم میگم بیارن بالا تو اتاق
+×÷_ممنون
ویو ا/ت
نابی و جونگکوک با یه تعظیم کردن فلنگ رو بستن و رفتن الان به نابی و تهیونگ هم یه اتاق داده بودن تو راهرو بودیم اتاق من بعد از تهیونگ بود تهیونگ در اتاقش رو باز کرد داشت میرفت داخل که یکی از دوستاش رو دور کمرم حلقه کرد و منو به داخل اتاق برد........
فعلا اینو داشته باشید بقیه اش برا بعداً
۶.۳k
۰۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.