فیک جونگ کوک (پایان خوب) پارت ۱۰
ویو نویسنده
_ هیونگ
_ می دونی چیکار کردی
_ من محتاج اون باند نیستم
_ به کی می خوای این همه کوکایئن بفروشی (با داد)
_ فکر می کنم
_ می دونی نباید توی انبار بمونه
_ هیونگ من رئیسم
پس بهتره توی کار من دخالت نکنی
_ بخاطر این دختره این کار و کردی نه
_ اسم داره
_ فقط دوستت بود که
جیمین سمت ا/ت رفت
وقتی خواست مچ دستش و بگیره جونگ کوک روش اسلحه کشید
_ جرعت داری بهش دست بزن
گردن ا/ت رو گرفت و با اسلحه اش به سرش نشونه گرفت
_ می خوای چیکار کنی
یه قدم نزدیک تر بیای مرده
بهتره بفروشی شون وگرنه باید مرده فرضش کنی
_ میدونی که من با یه اشاره می تونم همینجا بکشمت
پس دست از این کارا بردار
_ معلومه که می دونم ولی فکر کنم نمی دونی که ا/ت رو هم با خودم به گور می برم
_ پاتو داری از گلیمت زیادی دارز می کنی
این باند مافیای منه نه تو
_ من بهت پول دادم تا بتونی اونا رو بخری
اونا مال منه
دو برابر پولم و بهم پس می دی یا جسدشم پیدا نمی کنی
فعلا با خودم میبرمش
باید یه راهی پیدا کنی
جیمین توی همون حالت بیرون رفت و برای اینکه جونگ کوک نتونه کاری بکنه ا/ت رو گروگان گرفت
_ بخش ۱ و ۲ جیمین یه نفرو گروگان گرفته
داره از عمارت خارج میشه
حواستون باشه بهش آسیب نزنه
تاکید می کنم کوچکترین آسیبی نباید ببینه
چانگ مین تا خیلی فاصله نگرفته موقعیتش و ردیابی کن
بخش ۲۱
۳۰ نفرتون سوار ماشین بشین و دنبال من بیان
کامل مجهز باشین و اسلحه همراهتون باشه
احتمالا درگیر میشیم
_ قربان موقعیتش و ردیابی کردم
داره سمت اتوبان میره
_ تاکید می کنم هیچکس نباید آسیب ببینه
.................................................
آنچه در پارت بعد خواهید دید (پایان فصل ۱)
_ اسلحه ات و بزار زمین
_ ولش کن
_ خواهش میکنم
ولم کن (با گریه )
__________________
_ جونگ کوکا خواهش می کنم یه کاری بکن
_ اون گناهی نداره
_ تا سه میشمارم
یک ، دو ،....
_ نههه
_ هیونگ
_ می دونی چیکار کردی
_ من محتاج اون باند نیستم
_ به کی می خوای این همه کوکایئن بفروشی (با داد)
_ فکر می کنم
_ می دونی نباید توی انبار بمونه
_ هیونگ من رئیسم
پس بهتره توی کار من دخالت نکنی
_ بخاطر این دختره این کار و کردی نه
_ اسم داره
_ فقط دوستت بود که
جیمین سمت ا/ت رفت
وقتی خواست مچ دستش و بگیره جونگ کوک روش اسلحه کشید
_ جرعت داری بهش دست بزن
گردن ا/ت رو گرفت و با اسلحه اش به سرش نشونه گرفت
_ می خوای چیکار کنی
یه قدم نزدیک تر بیای مرده
بهتره بفروشی شون وگرنه باید مرده فرضش کنی
_ میدونی که من با یه اشاره می تونم همینجا بکشمت
پس دست از این کارا بردار
_ معلومه که می دونم ولی فکر کنم نمی دونی که ا/ت رو هم با خودم به گور می برم
_ پاتو داری از گلیمت زیادی دارز می کنی
این باند مافیای منه نه تو
_ من بهت پول دادم تا بتونی اونا رو بخری
اونا مال منه
دو برابر پولم و بهم پس می دی یا جسدشم پیدا نمی کنی
فعلا با خودم میبرمش
باید یه راهی پیدا کنی
جیمین توی همون حالت بیرون رفت و برای اینکه جونگ کوک نتونه کاری بکنه ا/ت رو گروگان گرفت
_ بخش ۱ و ۲ جیمین یه نفرو گروگان گرفته
داره از عمارت خارج میشه
حواستون باشه بهش آسیب نزنه
تاکید می کنم کوچکترین آسیبی نباید ببینه
چانگ مین تا خیلی فاصله نگرفته موقعیتش و ردیابی کن
بخش ۲۱
۳۰ نفرتون سوار ماشین بشین و دنبال من بیان
کامل مجهز باشین و اسلحه همراهتون باشه
احتمالا درگیر میشیم
_ قربان موقعیتش و ردیابی کردم
داره سمت اتوبان میره
_ تاکید می کنم هیچکس نباید آسیب ببینه
.................................................
آنچه در پارت بعد خواهید دید (پایان فصل ۱)
_ اسلحه ات و بزار زمین
_ ولش کن
_ خواهش میکنم
ولم کن (با گریه )
__________________
_ جونگ کوکا خواهش می کنم یه کاری بکن
_ اون گناهی نداره
_ تا سه میشمارم
یک ، دو ،....
_ نههه
۵.۶k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.