تو کی هستی
تو کی هستی
پارت پنجم
بزور دستمو گرفت و برد داخل یه عمارت بزرگ با کلی خدمتکار انگار مال یه شخص خیلی مهم بود
ا,ت:اینجا کجاست مال کیه
یونگ بعد چند دقیقه جواب نمیده
ا,ت:چرا جواب نمیدی منو بزور آوردی اینجا و حتی یه کلمه هم حرف نمیزنی دستم و کشیدم و همونجا وایسادم
یونگ:راه بیا((با داد))
ا,ت : نمیام ((داشت گریه میکرد)) وقتی منو تو اتاق حبس کردی انتظار داری فرار نکنم؟واقعا پستی،مگه من چکار باهات کردم که اینجوری رفتار میکنی،مگه تو نمیگفتی نه سیگار میکشی نه مشروب میخوری پس چرا اونروز پایین خونه داشتی سیگار میکشیدی ،چرا باید تو بار منو میدیدی ((همه اینا با گریه هست))چراااا؟
یونگ:به تو ربطی نداره مگه خودت مشروب نمیخوری مگه به من تو خاستگاریت نگفتی پاکی و نه مشروب میخوری نه سیگار میکشی
از زبون یونگ: رفتم جلو هولش دادم،خورد زمین منم همونجا ولش کردم و رفتم
ا,ت :کجا داری میری من اینجا رو نمیشناسم ((با داد))
یونگ:تو همینجا میمونی تا وقتی آدم شی دختره ی هرزه....
ببخشید کوتاه بود....
مسخره هم بود اما من گفتم دستام مینویسن و من فکر زیادی نمیکنم🙂
پارت پنجم
بزور دستمو گرفت و برد داخل یه عمارت بزرگ با کلی خدمتکار انگار مال یه شخص خیلی مهم بود
ا,ت:اینجا کجاست مال کیه
یونگ بعد چند دقیقه جواب نمیده
ا,ت:چرا جواب نمیدی منو بزور آوردی اینجا و حتی یه کلمه هم حرف نمیزنی دستم و کشیدم و همونجا وایسادم
یونگ:راه بیا((با داد))
ا,ت : نمیام ((داشت گریه میکرد)) وقتی منو تو اتاق حبس کردی انتظار داری فرار نکنم؟واقعا پستی،مگه من چکار باهات کردم که اینجوری رفتار میکنی،مگه تو نمیگفتی نه سیگار میکشی نه مشروب میخوری پس چرا اونروز پایین خونه داشتی سیگار میکشیدی ،چرا باید تو بار منو میدیدی ((همه اینا با گریه هست))چراااا؟
یونگ:به تو ربطی نداره مگه خودت مشروب نمیخوری مگه به من تو خاستگاریت نگفتی پاکی و نه مشروب میخوری نه سیگار میکشی
از زبون یونگ: رفتم جلو هولش دادم،خورد زمین منم همونجا ولش کردم و رفتم
ا,ت :کجا داری میری من اینجا رو نمیشناسم ((با داد))
یونگ:تو همینجا میمونی تا وقتی آدم شی دختره ی هرزه....
ببخشید کوتاه بود....
مسخره هم بود اما من گفتم دستام مینویسن و من فکر زیادی نمیکنم🙂
۹۸۵
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.