چند پارتی
چند پارتی
part:۵
کوک:یااااا..چرا میزنی
ا.ت:وایی چقدر لویی مثلا مافیایی ها
کوک:باشه بابا
ا.ت:بگو باز برای چی اینجایی
کوک:موقعی که داشتم مواد جا به جا میکردم رقیب ام منو لو داد
ا.ت:اوفففف دیگه نمیشه کاریش کرد
کوک:...
ا.ت:البته من هر جور باشه تو رو آزاد میکنم حتی اگر به ضرر خودم باشه
کوک:اووو خانوم غیرتی شدههه
ا.ت:من میرم پیش قاضی ببینم میتونم راضیش کنم
کوک:اوکی
با اینکه اعصبانی بود و تازه از سفر اومده بود هیچی از صورتش کم نشده بود
اندامش ام که عالی بود
فقط اخلاقش یکم سگی بود
که اون مهم نیست....اصلا من دارم برای چی به او فکر میکنم
نکنه دارم روش کراش میزنم
ا.ت:یعنی چی که موجه نیست(بلند)
قاضی:صدات رو بلند نکن اینجا جایی نیست که داد بزنی
ا.ت:اینکه من باهاش بیرون بودم اون ساعت موجه نیست
قاضی:اینکه اون ساعت باهاش کافه بودی برای من ثابت نمیشه
ا.ت:من مدرک دارم...
قاضی:بگو میشنوم
ا.ت:من ازش حامله ام
قاضی:چییییی آخه....مدارک داری
ا.ت:آزمایش ازم آزمایش بگیر
قاضی:برو به اون جئون بگو تا هفته دیگه آزاده ولی...موقعی که دکتر اومد اون هم باید اونجا باشه
ا.ت:اوکی
وایییی ا.ت این چه حرفی بود که زدی
حالا میخوای چه گوهی بخوری
فوقش یکاریش میکنم
رفتم سمت سلول اش
داشت فکر میکرد متوجه من نشد
در سلولش رو باز کردم
ا.ت:بیا بیرون آزادی
کوک:....چیییییی چطور
ا.ت:به صورت ای که خودم هم توش موندم
چون ماشین نیورده بود داشتیم با ماشین من میرفتیم
من پشت فرمون نشسته بودم
کوک:خب حالا جدی چجوری آزاد ام کردی
ا.ت:اگه بگم چجوری منو نمیکشی
کوک:نه
ا.ت:بهش گفتم که اون روزمنو تو داشتیم لا لا لا میکردیم
کوک:چی؟
ا.ت:لا لا لا دیگه
کوک:منظورت...رابطه است
ا.ت:اوهوم و خب برای اینکه بهش ثابت بشه گفتم حامله ام
کوک:الان میخوای چه قلطی بکنی
ادامه دارد.....
#بی_تی_اس #نامجون #جین #یونگی #شوگا #اگوست_دی #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک
part:۵
کوک:یااااا..چرا میزنی
ا.ت:وایی چقدر لویی مثلا مافیایی ها
کوک:باشه بابا
ا.ت:بگو باز برای چی اینجایی
کوک:موقعی که داشتم مواد جا به جا میکردم رقیب ام منو لو داد
ا.ت:اوفففف دیگه نمیشه کاریش کرد
کوک:...
ا.ت:البته من هر جور باشه تو رو آزاد میکنم حتی اگر به ضرر خودم باشه
کوک:اووو خانوم غیرتی شدههه
ا.ت:من میرم پیش قاضی ببینم میتونم راضیش کنم
کوک:اوکی
با اینکه اعصبانی بود و تازه از سفر اومده بود هیچی از صورتش کم نشده بود
اندامش ام که عالی بود
فقط اخلاقش یکم سگی بود
که اون مهم نیست....اصلا من دارم برای چی به او فکر میکنم
نکنه دارم روش کراش میزنم
ا.ت:یعنی چی که موجه نیست(بلند)
قاضی:صدات رو بلند نکن اینجا جایی نیست که داد بزنی
ا.ت:اینکه من باهاش بیرون بودم اون ساعت موجه نیست
قاضی:اینکه اون ساعت باهاش کافه بودی برای من ثابت نمیشه
ا.ت:من مدرک دارم...
قاضی:بگو میشنوم
ا.ت:من ازش حامله ام
قاضی:چییییی آخه....مدارک داری
ا.ت:آزمایش ازم آزمایش بگیر
قاضی:برو به اون جئون بگو تا هفته دیگه آزاده ولی...موقعی که دکتر اومد اون هم باید اونجا باشه
ا.ت:اوکی
وایییی ا.ت این چه حرفی بود که زدی
حالا میخوای چه گوهی بخوری
فوقش یکاریش میکنم
رفتم سمت سلول اش
داشت فکر میکرد متوجه من نشد
در سلولش رو باز کردم
ا.ت:بیا بیرون آزادی
کوک:....چیییییی چطور
ا.ت:به صورت ای که خودم هم توش موندم
چون ماشین نیورده بود داشتیم با ماشین من میرفتیم
من پشت فرمون نشسته بودم
کوک:خب حالا جدی چجوری آزاد ام کردی
ا.ت:اگه بگم چجوری منو نمیکشی
کوک:نه
ا.ت:بهش گفتم که اون روزمنو تو داشتیم لا لا لا میکردیم
کوک:چی؟
ا.ت:لا لا لا دیگه
کوک:منظورت...رابطه است
ا.ت:اوهوم و خب برای اینکه بهش ثابت بشه گفتم حامله ام
کوک:الان میخوای چه قلطی بکنی
ادامه دارد.....
#بی_تی_اس #نامجون #جین #یونگی #شوگا #اگوست_دی #هوسوک #جیهوپ #جیمین #تهیونگ #جونگکوک
۵.۸k
۱۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.