پارت8-نفوذ
رفتم خونه خودمون و تا غروب مشغول شدم و روی بوم نقاشیم نقاشی کشیدم
+به به چه خوشگل شدههه
€پس توقع داری کار خواهر من خوشگل نشه؟!!
+هین.. ترسیدم تهیونگگگگ
€شرمنده*باخنده😂
+باشه راستی غروب باید...
€اره خبر دارم
+پس بدو اماده بشیم بریم
€باشه
یک ساعت بعد...
+اینم نمیخوام کدوم رو بپوشمممممم
اه من اصلا لباس ندارمممم
€اماده شد... هنوز اماده نیستییییی
+داداش چی بپوشمممممم
€اینو بپوش
+نمیخوام
€اگه نپوشی خودم تنت میکنما
+باشه باشه پوشیدم
بعد یک ربع اماده شدم و رفتم بعد سه ساعت و خوردن شام برگشتیم من خیلی خسته بودیم پس سریع تر خوابیدم
فردا صبح
اههه امروز هم باید برم دکتر
امروز طولانی تره برنامه
امروز هم وقتم رو با کشیدن ادامه نقاشیم گذروندم
€های سورا
+هلو عشقمم
€اماده شو باید بری دکتر
+باشه
بعد نیم ساعت...
+بریم داداش
€بریم
جونگ کوک ویو*امروز هم قراره اون دختره رو ببینم
جالبه بعد 5 سال اولین کسی هست که دلم میخواد باهاش صحبت کنم اما مطمئنم این حس عشق نیست
اعه صدای در میاد انگار اومدن
+میتونم بیام تو؟
-بفرما
+سلام مستر جئون
-سلام سورا+خوب هستین
-بله توخوبی؟
+ممنونم
-خوب سورا نظرت درباره حرفام چیه؟ هنوزم اعتماد سخته؟
+میدونین مستر جئون..
(جونگ کوک پرید وسط حرفش)
-جونگ کوک...
+بله؟
-راحت باش جونگ کوک صدام کن
+باشه.. داشتم میگفتم.. من فکر کردم ..
-خب؟
+من الان اماده ام تغییر کنم اما حس میکنم نمیتونم
-اشکالی نداره به مرور و اروم اروم جلو میریم تا بتونی
سورا ویو*
خدایا چقد جذابههه
ولی همین یارو باعث شد این تصمیم رو بگیرم؟ خدایا خیلی خوبهه
عجب لعنتییه خیلی باحاله
وای خدایا دارم چی میگممم
باید حواسم باشه به کس اشتباهی اعتماد نکنم
-سورا حواست اینجاس؟
+ها.. ب.. بله بله گوش میکنم
-خب میگفتم....
بعد 3 و نیم رفتم و دیدم ته منتظرمه
+سلام داداش
€سلام عزیزم جلسه خوب بود؟
+اره عالی بود
€چی چه عجب خانم از یچی تعریف کرد
+اعه تهیونگا
€باشه باشه😁
+اعه تهیونگ داری کجا میرییی
€از مصر اومدم و به کنعان میروم
+مزه نریز بگو کجا میری
€داریم میریم واسه خانوم لباس بگیریم
+جدییییی
€اره
+مرسی
€خاعش
رفتیم و خرید کردیم و برگشتیم واقعا امروز حالم خیلی خوب بود حس میکنم یکم هوای بهار رو حس میکنم
شب بود و رفتم خوابیدم فردا هم جلسه داریم پس سریع تر باید بخوابم فردا صبح کلاس داریم
واقعا دلم میخواد دوباره کوک رو ببینم خدایاااا بهم گفت بهش بگم جونگ کوک خیلی بامزس دلم میخواد بگیرم بزنم بکشمشششش
گوگولی هات
از حرف خودم خندم گرفته
€به چی میخندی؟
+هیچی
€که هیچی
یه دفعه تهیونگ پرید روم و تا میشد قلقلکم داد
+تهیونگا غلط کردم میگم میگم
€بگو ببینم
+داشتم فک میکردم هوا چقد خوبه
+به به چه خوشگل شدههه
€پس توقع داری کار خواهر من خوشگل نشه؟!!
+هین.. ترسیدم تهیونگگگگ
€شرمنده*باخنده😂
+باشه راستی غروب باید...
€اره خبر دارم
+پس بدو اماده بشیم بریم
€باشه
یک ساعت بعد...
+اینم نمیخوام کدوم رو بپوشمممممم
اه من اصلا لباس ندارمممم
€اماده شد... هنوز اماده نیستییییی
+داداش چی بپوشمممممم
€اینو بپوش
+نمیخوام
€اگه نپوشی خودم تنت میکنما
+باشه باشه پوشیدم
بعد یک ربع اماده شدم و رفتم بعد سه ساعت و خوردن شام برگشتیم من خیلی خسته بودیم پس سریع تر خوابیدم
فردا صبح
اههه امروز هم باید برم دکتر
امروز طولانی تره برنامه
امروز هم وقتم رو با کشیدن ادامه نقاشیم گذروندم
€های سورا
+هلو عشقمم
€اماده شو باید بری دکتر
+باشه
بعد نیم ساعت...
+بریم داداش
€بریم
جونگ کوک ویو*امروز هم قراره اون دختره رو ببینم
جالبه بعد 5 سال اولین کسی هست که دلم میخواد باهاش صحبت کنم اما مطمئنم این حس عشق نیست
اعه صدای در میاد انگار اومدن
+میتونم بیام تو؟
-بفرما
+سلام مستر جئون
-سلام سورا+خوب هستین
-بله توخوبی؟
+ممنونم
-خوب سورا نظرت درباره حرفام چیه؟ هنوزم اعتماد سخته؟
+میدونین مستر جئون..
(جونگ کوک پرید وسط حرفش)
-جونگ کوک...
+بله؟
-راحت باش جونگ کوک صدام کن
+باشه.. داشتم میگفتم.. من فکر کردم ..
-خب؟
+من الان اماده ام تغییر کنم اما حس میکنم نمیتونم
-اشکالی نداره به مرور و اروم اروم جلو میریم تا بتونی
سورا ویو*
خدایا چقد جذابههه
ولی همین یارو باعث شد این تصمیم رو بگیرم؟ خدایا خیلی خوبهه
عجب لعنتییه خیلی باحاله
وای خدایا دارم چی میگممم
باید حواسم باشه به کس اشتباهی اعتماد نکنم
-سورا حواست اینجاس؟
+ها.. ب.. بله بله گوش میکنم
-خب میگفتم....
بعد 3 و نیم رفتم و دیدم ته منتظرمه
+سلام داداش
€سلام عزیزم جلسه خوب بود؟
+اره عالی بود
€چی چه عجب خانم از یچی تعریف کرد
+اعه تهیونگا
€باشه باشه😁
+اعه تهیونگ داری کجا میرییی
€از مصر اومدم و به کنعان میروم
+مزه نریز بگو کجا میری
€داریم میریم واسه خانوم لباس بگیریم
+جدییییی
€اره
+مرسی
€خاعش
رفتیم و خرید کردیم و برگشتیم واقعا امروز حالم خیلی خوب بود حس میکنم یکم هوای بهار رو حس میکنم
شب بود و رفتم خوابیدم فردا هم جلسه داریم پس سریع تر باید بخوابم فردا صبح کلاس داریم
واقعا دلم میخواد دوباره کوک رو ببینم خدایاااا بهم گفت بهش بگم جونگ کوک خیلی بامزس دلم میخواد بگیرم بزنم بکشمشششش
گوگولی هات
از حرف خودم خندم گرفته
€به چی میخندی؟
+هیچی
€که هیچی
یه دفعه تهیونگ پرید روم و تا میشد قلقلکم داد
+تهیونگا غلط کردم میگم میگم
€بگو ببینم
+داشتم فک میکردم هوا چقد خوبه
۱۲.۰k
۱۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.