مربی سخت گیر من💙 ~Part 2~
ساعت ۹ شب بود و بالاخره کلاس تموم شد ، رفتم سریع لباسامو پوشیدم و تنها راه افتادم سمت خونه و بعد از ده دقیقه رسیدم و سریع رفتم حموم و اومدم لباس راحتی گرمم رو پوشیدمو موهای بلندم رو خشک کردم و رفتم تو آشپزخونه و غذای ساده ای رو درست کردم که همون موقع هوبی اومد تو اما من خیلی ازش دلگیر بودم و باهاش سرد رفتار کردم
جیهوپ: گارام برای چی واینستادی باهم بیایم خونه؟
گارام: ....
جیهوپ: الان مثلا باهام قهر کردی
گارام: ....
جیهوپ: عزیزم خودت میدونی که من دوست دارم تو پیشرفت کنی پس لطفا اینجوری رفتار نکن
گارام: برای پیشرفت من لازم نیست پیش اونهمه آدم تحقیرم کنی
جیهوپ: خب خودت میدونی من تو کارم خیلی سخت گیرم و هرکسی جای تو بود باهاش همونطور رفتار میکردم
گارام: توام میدونی که از تحقیر شدن بیشتر از هرچیز دیگه ای بدم میاد
جیهوپ: من معذرت میخوام عشقم(با لحن کیوت)
گارام: خیلی خب خودتو لوس نکن
جیهوپ: پس میبخشی منو؟
گارام: چاره دیگه ای هم دارم
جیهوپ: مرسییی
گارام: برو حموم الان شام آماده میشه
جیهوپ: باشه فقط قبلش
جیهوپ اومد نزدیک و بوسه ای به لبم زد و رفت حموم
گارام: کیوت
میز شام رو چیندم ولی با احساس عجیبی توی پایین تنم رفتم سرویس بهداشتی و متوجه لخته خون شدم ولی الان که ده روز به عادت ماهیانه ام مونده تازه این لخته خون خیلی بزرگه این یعنی چی ، حالم اصلا خوب نبود از سرویس اومدم بیرون و جیهوپ رو دیدم که منتظر من ایستاده
جیهوپ: چیشده عزیزم؟
گارام: جیهوپ تایم پریود من مگه ده روز دیگه نیست؟
جیهوپ: آره ده دوز دیگست چطور؟
گارام: لخته خون دیدم
جیهوپ: وااا یعنی چی؟!
گارام: نمیدونم چم شده حالمم اصلا خوب نیست
جیهوپ: بیا یکم غذا بخوریم که حالت بدتر از این نشه بعدش میریم دکتر
گارام: باشه
باهم شاممون رو خوردیم و بعد از اون لباسمون رو با لباس گرم و کلفتی عوض کردیم و راه افتادیم سمت بیمارستان ، بعد از یک ربع رسیدیم بیمارستان و رفتیم داخل اتاق دکتر زنان
گارام: سلام
جیهوپ: سلام
دکتر: سلام خوش اومدین بفرمایین
رفتیم و روی صندلی نشستیم و من ماجرارو تعریف کردم
دکتر: خب لطفا روی تخت بخواب تا یه چیزی رو چک کنم
روی تخت دراز کشیدم و دکتر من رو معاینه کرد و بعد از اون برگشتیم سر جامون
دکتر: ....
کپی ممنوع ❌️
جیهوپ: گارام برای چی واینستادی باهم بیایم خونه؟
گارام: ....
جیهوپ: الان مثلا باهام قهر کردی
گارام: ....
جیهوپ: عزیزم خودت میدونی که من دوست دارم تو پیشرفت کنی پس لطفا اینجوری رفتار نکن
گارام: برای پیشرفت من لازم نیست پیش اونهمه آدم تحقیرم کنی
جیهوپ: خب خودت میدونی من تو کارم خیلی سخت گیرم و هرکسی جای تو بود باهاش همونطور رفتار میکردم
گارام: توام میدونی که از تحقیر شدن بیشتر از هرچیز دیگه ای بدم میاد
جیهوپ: من معذرت میخوام عشقم(با لحن کیوت)
گارام: خیلی خب خودتو لوس نکن
جیهوپ: پس میبخشی منو؟
گارام: چاره دیگه ای هم دارم
جیهوپ: مرسییی
گارام: برو حموم الان شام آماده میشه
جیهوپ: باشه فقط قبلش
جیهوپ اومد نزدیک و بوسه ای به لبم زد و رفت حموم
گارام: کیوت
میز شام رو چیندم ولی با احساس عجیبی توی پایین تنم رفتم سرویس بهداشتی و متوجه لخته خون شدم ولی الان که ده روز به عادت ماهیانه ام مونده تازه این لخته خون خیلی بزرگه این یعنی چی ، حالم اصلا خوب نبود از سرویس اومدم بیرون و جیهوپ رو دیدم که منتظر من ایستاده
جیهوپ: چیشده عزیزم؟
گارام: جیهوپ تایم پریود من مگه ده روز دیگه نیست؟
جیهوپ: آره ده دوز دیگست چطور؟
گارام: لخته خون دیدم
جیهوپ: وااا یعنی چی؟!
گارام: نمیدونم چم شده حالمم اصلا خوب نیست
جیهوپ: بیا یکم غذا بخوریم که حالت بدتر از این نشه بعدش میریم دکتر
گارام: باشه
باهم شاممون رو خوردیم و بعد از اون لباسمون رو با لباس گرم و کلفتی عوض کردیم و راه افتادیم سمت بیمارستان ، بعد از یک ربع رسیدیم بیمارستان و رفتیم داخل اتاق دکتر زنان
گارام: سلام
جیهوپ: سلام
دکتر: سلام خوش اومدین بفرمایین
رفتیم و روی صندلی نشستیم و من ماجرارو تعریف کردم
دکتر: خب لطفا روی تخت بخواب تا یه چیزی رو چک کنم
روی تخت دراز کشیدم و دکتر من رو معاینه کرد و بعد از اون برگشتیم سر جامون
دکتر: ....
کپی ممنوع ❌️
۳۷۸.۳k
۰۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۹۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.