پارت سه
_ خواهش میکنم اینکارو نکنید(بغض)
از سمت بالی
میخواستم ببینم که صدمه دیده است یا نه ولی بغض کرد و ازم خواهش میکرد که نزدیک نیایم متعجب چشمانم را به چشمای قهوه ای زیباش بستم
+آیبیک خاتون ...
_هق من خوب هستم هق کمی نیاز دارم مست کنم هق خواهش میکنم
چشمانم و بستم و سرم رو گرفتم نمیتونستم اجازه بدم سن زیادی نداشت فقط ۱۹ سال داشت
اما میتوانستم دل ناآرامش را ببینم
+خیلی خوب
خواستم بروم و کمی مشروب بیاورم که گفت
_درون سبد مشروب هست
سرش پایین بود
+ فکر همه چیز را کرده ابد؟
سرش را بیشتر پایین گرفت
بطری را برداشتم اوه چه مشروب درصدبالایی برداشته
درون دو لیوان کوچک ( نمیدونم اسمش چیه) ریختم و لیوانم را بر لیوانش زدم و سریع اولین پیک رو رفت بالا
+کمی آرام باشید
_مشکلی نیست به این سادگی مست نمیشوم
کمی تعجب کردم اگر یک مرد این حرف را میزد عادی بود ولی ... بعدا دلیلش را جویا میشوم
بعد چهار پیک کمترین اثری از مستی در صورتش نبود
+چقد دیگر مست میشوی؟
_نگران نباش تا آن موقع بس میکنم
+امروز کاری ندارم اگر اشتباه هم نکنم شاه میداند که برای گردش رفتیم پس میتوانیم بمانیم اگر بخواهید...
_عالیه پس میتوانم مست شوم
بعد لیوان هفتم چشماش خمار شده بود
من بعد مدت طولانی ای داشتم مشروب میخوردم
+من هم چشمانم دو دو میزند(قهقهه)
_وقتی میخندی خوشگلتری(خنده)
+برعکس بقیه هستید اشخاص دیگر میگویند وقتی عصبی میشوم جذابم (نگاه جذاب پدسگی)
_هنوز اون رویت را ندیده ام
+برایم سوال شد چرا وقتی سمتت اومدم ترسیدی
سکوتی سنگین حکم فرما شد
_نمیخوام درموردش حرف بزنم
+نکنه که..
_...
+کسی آزار داده شمارا؟
از سمت بالی
میخواستم ببینم که صدمه دیده است یا نه ولی بغض کرد و ازم خواهش میکرد که نزدیک نیایم متعجب چشمانم را به چشمای قهوه ای زیباش بستم
+آیبیک خاتون ...
_هق من خوب هستم هق کمی نیاز دارم مست کنم هق خواهش میکنم
چشمانم و بستم و سرم رو گرفتم نمیتونستم اجازه بدم سن زیادی نداشت فقط ۱۹ سال داشت
اما میتوانستم دل ناآرامش را ببینم
+خیلی خوب
خواستم بروم و کمی مشروب بیاورم که گفت
_درون سبد مشروب هست
سرش پایین بود
+ فکر همه چیز را کرده ابد؟
سرش را بیشتر پایین گرفت
بطری را برداشتم اوه چه مشروب درصدبالایی برداشته
درون دو لیوان کوچک ( نمیدونم اسمش چیه) ریختم و لیوانم را بر لیوانش زدم و سریع اولین پیک رو رفت بالا
+کمی آرام باشید
_مشکلی نیست به این سادگی مست نمیشوم
کمی تعجب کردم اگر یک مرد این حرف را میزد عادی بود ولی ... بعدا دلیلش را جویا میشوم
بعد چهار پیک کمترین اثری از مستی در صورتش نبود
+چقد دیگر مست میشوی؟
_نگران نباش تا آن موقع بس میکنم
+امروز کاری ندارم اگر اشتباه هم نکنم شاه میداند که برای گردش رفتیم پس میتوانیم بمانیم اگر بخواهید...
_عالیه پس میتوانم مست شوم
بعد لیوان هفتم چشماش خمار شده بود
من بعد مدت طولانی ای داشتم مشروب میخوردم
+من هم چشمانم دو دو میزند(قهقهه)
_وقتی میخندی خوشگلتری(خنده)
+برعکس بقیه هستید اشخاص دیگر میگویند وقتی عصبی میشوم جذابم (نگاه جذاب پدسگی)
_هنوز اون رویت را ندیده ام
+برایم سوال شد چرا وقتی سمتت اومدم ترسیدی
سکوتی سنگین حکم فرما شد
_نمیخوام درموردش حرف بزنم
+نکنه که..
_...
+کسی آزار داده شمارا؟
۴۶۴
۲۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.