فن فیک * زندگی دوباره
پارت 39
مایکی : فهمیدی یا نه 😑
واکا : فهمیدم فقط یه بار دیگه که توضیح بدی چیزی نمی شه 😐
باجی : به جان خودم منم فهمیدم 😑
اما : ای خدااا نگاه تو و فویو میرید قدم بزنید بعد ما چند تا غولتشن رو می فرستیم سمت تون بعد هم تو میای جلتمن بازی در میاری و فویو رو نجات میدی 😈
سنجو : بعد فویو هم ازت تشکر می کنه میگه چه کاری از دستم بر می یاد برا تون انجام بدم تو هم میگی با هام قرار بزار 😈😈
واکا : آها اوکی 👍
* 16 دقیقه بعد
( باز هم توضیح بدم گیچ نشین فویو تو خیابون داره ول می گرده واکا هم پیش شه بچه ها هم از تو مغازه همون نزدیکی ها دارن اون ها رو نگاه می کنن )
فویو : خیلی مشکوک میزنی 😒
تاکه : نگفتم خیلی ضایع است 😑
واکا : من ؟... نه اصلا 💦
فویو : 😒😒😒😒😒
؟؟؟ : اوی بین اینجا چی داریم 😏
؟؟؟ : حالا احساب کدومش رو برسیم 😌
؟؟ : خوب معلومه دیگه این آقا کوچولو 😂
فویو : ها ؟
واکا : فویو برو کنا.......
فویو : *پرت کردن واکا 6 متر اون ور تر
فویو : به کی گفتی کوچولو * نیشخند ترسناک
؟؟؟ : چیه جیگر پیدا کردی بچه 😂
* 5 دقیقه بعد
؟؟؟ : آخ آخ آخ غلط کردیم بی جا کردیم
؟؟؟ : لطفا ما رو ببخشید
فویو : از این به بعد رئیس شما منم دست از پا خطا کنین مردین شیر فهم شد * نگاه ترسناک
؟؟؟ : بله
فویو : هرررریییی گم شید
* فرار کردن اون ها
سنجو : این از این کار ها هم بلد بود 😲
تاکه : نا سلامتی این بود که هانما رو شکست داد 😑
اما : چرا نگفتیییی 💢💢💢💢
چیفویو : چون نمی زاشتی حرف بزنیم 😑
تاکئومی : یکی بره واکا رو جمع کنه 🚬
ایزانا : اینم به باد رفت
سنجو : من که دیگه مغزم نمی کشه یکی دیگه نقشه بکشه 😧
سانزو : برید یکم فیلم ببینید خو -_-
مایکی : یا خدا تو کی امدی 😨
دراکن : از اول اینجا بود 😑
تاکه : درود بر فویو شما کی امدین 😨
ریندو : حتما نفهمیدی ما هم اینجایم -_-
چیفویو : نه
میتسویا : کسی نقشه ی دیگه ای داره ؟
ران : مخش رو بزنه 😈
همه : -_-
اما : ولی فکر بدی هم نیست 😈
سنجو : فقط باید یادش بدیم 😈
شین : من برم واکا رو جمع کنم 😑
مایکی : فهمیدی یا نه 😑
واکا : فهمیدم فقط یه بار دیگه که توضیح بدی چیزی نمی شه 😐
باجی : به جان خودم منم فهمیدم 😑
اما : ای خدااا نگاه تو و فویو میرید قدم بزنید بعد ما چند تا غولتشن رو می فرستیم سمت تون بعد هم تو میای جلتمن بازی در میاری و فویو رو نجات میدی 😈
سنجو : بعد فویو هم ازت تشکر می کنه میگه چه کاری از دستم بر می یاد برا تون انجام بدم تو هم میگی با هام قرار بزار 😈😈
واکا : آها اوکی 👍
* 16 دقیقه بعد
( باز هم توضیح بدم گیچ نشین فویو تو خیابون داره ول می گرده واکا هم پیش شه بچه ها هم از تو مغازه همون نزدیکی ها دارن اون ها رو نگاه می کنن )
فویو : خیلی مشکوک میزنی 😒
تاکه : نگفتم خیلی ضایع است 😑
واکا : من ؟... نه اصلا 💦
فویو : 😒😒😒😒😒
؟؟؟ : اوی بین اینجا چی داریم 😏
؟؟؟ : حالا احساب کدومش رو برسیم 😌
؟؟ : خوب معلومه دیگه این آقا کوچولو 😂
فویو : ها ؟
واکا : فویو برو کنا.......
فویو : *پرت کردن واکا 6 متر اون ور تر
فویو : به کی گفتی کوچولو * نیشخند ترسناک
؟؟؟ : چیه جیگر پیدا کردی بچه 😂
* 5 دقیقه بعد
؟؟؟ : آخ آخ آخ غلط کردیم بی جا کردیم
؟؟؟ : لطفا ما رو ببخشید
فویو : از این به بعد رئیس شما منم دست از پا خطا کنین مردین شیر فهم شد * نگاه ترسناک
؟؟؟ : بله
فویو : هرررریییی گم شید
* فرار کردن اون ها
سنجو : این از این کار ها هم بلد بود 😲
تاکه : نا سلامتی این بود که هانما رو شکست داد 😑
اما : چرا نگفتیییی 💢💢💢💢
چیفویو : چون نمی زاشتی حرف بزنیم 😑
تاکئومی : یکی بره واکا رو جمع کنه 🚬
ایزانا : اینم به باد رفت
سنجو : من که دیگه مغزم نمی کشه یکی دیگه نقشه بکشه 😧
سانزو : برید یکم فیلم ببینید خو -_-
مایکی : یا خدا تو کی امدی 😨
دراکن : از اول اینجا بود 😑
تاکه : درود بر فویو شما کی امدین 😨
ریندو : حتما نفهمیدی ما هم اینجایم -_-
چیفویو : نه
میتسویا : کسی نقشه ی دیگه ای داره ؟
ران : مخش رو بزنه 😈
همه : -_-
اما : ولی فکر بدی هم نیست 😈
سنجو : فقط باید یادش بدیم 😈
شین : من برم واکا رو جمع کنم 😑
۴.۷k
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.