فیک ران part 16

مایکی : ا/ت برو استراحت کن ما همگی دیوانه ایمممممم
ا/ت:نیاز نیست توضیح بدی داداش ...!
سانزو: کثافتتتت
کاکوچو: یکی به من توضیح بده چه گوعی داره اتفاق میوفته
باجی:خنگی دیگه.... خاهرت‌ دارع وارد بونتن میشه‌‌‌... و قبل از اینکه بیای اینجا جنگ جهانی بود اینجا خب؟
کاکوچو: اصن چطوری...
باجی: به اونش فک نکن چون منم خیلی اهمیت نمیدم بنابراین توعم نباید اهمیت بدی‌خب؟
سنجو: خود من ناموصن انقد قانع نشده بودم
باجی:برو عمتو مسخره کننننننن
ران:خب تکلیف دوریاکی من چی میشه؟
مایکی: تو یکی خفه شو دارم برات...
ران: ولی خب... منم نقشه ها دارم مایکی سانننننننننننننن 😂
مایکی:.
.
.
.
راستش بهت رحم میکنم و اجازه میدم تا 10 ثانیه ی دیگه اینجا نباشی...
ران: جدی؟
مایکی: 7..8..9..10
.
.
.
Fuckingggggggg
ران:واتتتتت؟
مایکی: من وقتی داشتم حرف میزدم 10 ثانیه ‌ت شروع شده بود.... باید تشخیص میدادی...
ران: تو خودت چطوری تشخیص دادی 7 ثانیه گذشته؟
مایکی: به خودم و دوریاکی هام مربوطه ...
ران: مایکی امروز حوصله‌تو ندارم
ران وای میسه‌
*یک لگد واقعن مایکی طوری تو صورت ران فرود میاد و حدس میزنید از طرف کیه؟
بله از طرف مایکیه... هیچکی حق ندارع به مایکی دستور بده... البته این وضع تغییر پیدا میکنه چون یکی دیگه پیدا میشه که مایکی فقط به حرف اون گوش میده...

ویو ا/ت *اتاقش*
ا/ت: اتاق گشنگیه ... ویولن ندارع اینجا؟
باید داشته باشه... میرم بپرسم...
بلند شدم برم که در اتاق باز شد..
شخصی که در رو باز کرد؛
.
.
.

راستش تا یه ساعت دیگه مشخص میکنیم دو تا رقیب عشقی هایه‌ ران کیه:]