for you
part ⁹
ات:افرین بهت فیلسوف من از کجا گیرش بیارم"داد-در حال رفتن"
کوک:خب به دروغ یکیو ببر مثلا کراشت
ات:من اگر کراش داشتم باهاش ازدواج کرده و ۱۰ تا بچه هم داشتم........ ولی فکر خوبیه تورو ببرم"خنده"
کوک:دیر شد.....چی چی
ات: توروخدا "کیوت"
کوک:در صورتی که بعد اون دیگه به خاطر اونا سمتم نیای اصلا دیگه سمتم نیای
ات:قبول
ویو ات°×
با خوشحالی از سمت رئیس دور شدم و رفتم تو اتاق کارم شب تو همون اتاق کارم یه لباس خوشگل پوشیدم و رفتم پیش رئیس
ات:تو قبول کردی بیای یا علی
کوک:اوک
ادامه ویو+-
بعد از اون راه افتادیم به سمت ماشین بادیگارد رئیس و حرکت کردیم به سمت خونه تو راه همه قوانین اینکه چطور باهاش رفتار کنم رو گفت وقتی رسیدیم لحظه ای که وارد خونه شدیم ریجین و ریا و سوک روم و بقیه دهنشون باز موند که نکا پشت سرم کردم دیدم یه بادیگارد پر عضله وایساده
ات:این دیگه چرا اومده رئیس"اروم"
کوک:بادیگاردمه و اینکه من بعد از یک ساعت میرم"اروم"
م.ات:مارک بیا تا دخترم این کنه
ریا:عمه جونننننننننننننننننن"میره بغل ات"
ریجین:سلام ات ریا بیا اینجا"عصبی"
سوک روم:ات این کیه کنارت
ات!من قربونت برم کوچولو عمه
ریا:عمه این اقا خوشگله کیه کنارت
ات:نامزدمه"خنده"
همه:چیییییییی
مارک:هوی حواست باشه به کی چسبیدی به نامزد یه نفر مهم
کوک:سونگ
سونگ:بله قربان
کوک:این مارک نیست
سونگ:بفرمایین رنگش بزنین
کوک:اوکی.......برداشت
مارک:بله قربان
کوک:تو اخراجی"بلند"
مارک!شما جئون......جئون جونگکوک هستین....."تعجب"
م.ب.ات!اِ این همون اقا خوشگله دیروزیه
پ.ات:نکنه دخترم کلاه گذاشتی سر ما نکنه همش الکیه
ات:نه بابا
مارک:پس جئون رو ببوس"عصبی-هَول"
ات:این تو برنامه ما نبود حالا چه کنیم"اروم"
کوک:ببوسم"اروم"
ات:خودت گفتی
جینا:یه ادمین وارد شد....ات دستشو دور گردن کوک میبره و میبوستش
جین:این لحظه رو گرفتی"اروم"
هانا:یس"اروم"
هانول:بزارین ادامه بدم"اروم"
ات:خب حالا چی
پ.ب.ات:چمدون پر طلا پله پله میاد بالا"در حال قر دادن"
ات:بابا بزرگ اروم باش الان میوفتی
مارک:دختره عوضی من عاشقت بودم"میره ات بزنه"
کوک:چته "سرد-دست مارک رو میگیره"
ریوجین:چقدر خوبه پشت مبل قایم شدیم"اروم"
مارک:ای ای دستم درد گرفت
سونگ:بیاین مارکو ببرین
ات:من یه چیزی بگم شما منو نمیزنین
م.ات:بگو دخترم
ات:همش الکی بود من نمیخواستم ازدواج کنم رئیس منم میخواست مارک که یکی از نفراتی بود که بهش پشت کرد رو گیر بندازه واقعا شرمنده"تعظیم"
م.ات:چ.........چی"تعجب"
پ.ب.ات:الکی بود من پس چرا اینقدر خوشحالی کردم
ته:الکی بود
کوک:کیم ات خداحافظ و ممنون بابت کمک
ات:خداحافظ"خنده"
هوسوک:کجا میری
یونگی:چت شده
کوک:قراری که گذاشتیم چی بود کیم ات"سرد"
ات:هیونگا بیاین اینجا
پ.ب.ات:دخترممممممممم
ات:
ات:افرین بهت فیلسوف من از کجا گیرش بیارم"داد-در حال رفتن"
کوک:خب به دروغ یکیو ببر مثلا کراشت
ات:من اگر کراش داشتم باهاش ازدواج کرده و ۱۰ تا بچه هم داشتم........ ولی فکر خوبیه تورو ببرم"خنده"
کوک:دیر شد.....چی چی
ات: توروخدا "کیوت"
کوک:در صورتی که بعد اون دیگه به خاطر اونا سمتم نیای اصلا دیگه سمتم نیای
ات:قبول
ویو ات°×
با خوشحالی از سمت رئیس دور شدم و رفتم تو اتاق کارم شب تو همون اتاق کارم یه لباس خوشگل پوشیدم و رفتم پیش رئیس
ات:تو قبول کردی بیای یا علی
کوک:اوک
ادامه ویو+-
بعد از اون راه افتادیم به سمت ماشین بادیگارد رئیس و حرکت کردیم به سمت خونه تو راه همه قوانین اینکه چطور باهاش رفتار کنم رو گفت وقتی رسیدیم لحظه ای که وارد خونه شدیم ریجین و ریا و سوک روم و بقیه دهنشون باز موند که نکا پشت سرم کردم دیدم یه بادیگارد پر عضله وایساده
ات:این دیگه چرا اومده رئیس"اروم"
کوک:بادیگاردمه و اینکه من بعد از یک ساعت میرم"اروم"
م.ات:مارک بیا تا دخترم این کنه
ریا:عمه جونننننننننننننننننن"میره بغل ات"
ریجین:سلام ات ریا بیا اینجا"عصبی"
سوک روم:ات این کیه کنارت
ات!من قربونت برم کوچولو عمه
ریا:عمه این اقا خوشگله کیه کنارت
ات:نامزدمه"خنده"
همه:چیییییییی
مارک:هوی حواست باشه به کی چسبیدی به نامزد یه نفر مهم
کوک:سونگ
سونگ:بله قربان
کوک:این مارک نیست
سونگ:بفرمایین رنگش بزنین
کوک:اوکی.......برداشت
مارک:بله قربان
کوک:تو اخراجی"بلند"
مارک!شما جئون......جئون جونگکوک هستین....."تعجب"
م.ب.ات!اِ این همون اقا خوشگله دیروزیه
پ.ات:نکنه دخترم کلاه گذاشتی سر ما نکنه همش الکیه
ات:نه بابا
مارک:پس جئون رو ببوس"عصبی-هَول"
ات:این تو برنامه ما نبود حالا چه کنیم"اروم"
کوک:ببوسم"اروم"
ات:خودت گفتی
جینا:یه ادمین وارد شد....ات دستشو دور گردن کوک میبره و میبوستش
جین:این لحظه رو گرفتی"اروم"
هانا:یس"اروم"
هانول:بزارین ادامه بدم"اروم"
ات:خب حالا چی
پ.ب.ات:چمدون پر طلا پله پله میاد بالا"در حال قر دادن"
ات:بابا بزرگ اروم باش الان میوفتی
مارک:دختره عوضی من عاشقت بودم"میره ات بزنه"
کوک:چته "سرد-دست مارک رو میگیره"
ریوجین:چقدر خوبه پشت مبل قایم شدیم"اروم"
مارک:ای ای دستم درد گرفت
سونگ:بیاین مارکو ببرین
ات:من یه چیزی بگم شما منو نمیزنین
م.ات:بگو دخترم
ات:همش الکی بود من نمیخواستم ازدواج کنم رئیس منم میخواست مارک که یکی از نفراتی بود که بهش پشت کرد رو گیر بندازه واقعا شرمنده"تعظیم"
م.ات:چ.........چی"تعجب"
پ.ب.ات:الکی بود من پس چرا اینقدر خوشحالی کردم
ته:الکی بود
کوک:کیم ات خداحافظ و ممنون بابت کمک
ات:خداحافظ"خنده"
هوسوک:کجا میری
یونگی:چت شده
کوک:قراری که گذاشتیم چی بود کیم ات"سرد"
ات:هیونگا بیاین اینجا
پ.ب.ات:دخترممممممممم
ات:
۴.۶k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.