برایت خواهم گفت که چقدر دوست دارم کنارم باشی
خانهمان را پر از رنگ و نور و آفتاب خواهم کرد، و تمام فضای خانه را گلدان شمعدانی خواهم چید. شاخههای نرگس را توی آب خواهم گذاشت و روح خانه را با عطر نرگس و شمعدانی، مست خواهمکرد. برایت غذایی که دوست داری خواهم پخت، لباسی که دوست داری خواهمپوشید، موهایم را جوری که دوست داری شانه خواهمزد و آهنگی که تو دوست داری خواهمگذاشت...
کنار در، در انتظار ورودت خواهمایستاد، در را که بازکردی، در آغوشت خواهمگرفت، تو را خواهمبوسید و دستهایت را به گرمی خواهمفشرد.
برایت چای خواهمریخت، روبه رویت خواهمنشست و همینطور که چای مینوشی با تو حرف خواهمزد، از همه چیز، از همهجا.
برایت از آرزوهای مشترکمان خواهمگفت که تا رسیدنشان راه زیادی نمانده، برایت از عشق خواهمگفت، از دوست داشتن، از روزهای خوب.
خواهمگفت که چقدر لحظاتی که از ته دل قربانصدقهام میروی و چشمانت خیس اشک میشود را دوست دارم،
برایت خواهم گفت که چقدر دوست دارم کنارم باشی، هر پائیز، هر زمستان، هر تابستان، هربهار...
برایت خواهمگفت...
#خاص
کنار در، در انتظار ورودت خواهمایستاد، در را که بازکردی، در آغوشت خواهمگرفت، تو را خواهمبوسید و دستهایت را به گرمی خواهمفشرد.
برایت چای خواهمریخت، روبه رویت خواهمنشست و همینطور که چای مینوشی با تو حرف خواهمزد، از همه چیز، از همهجا.
برایت از آرزوهای مشترکمان خواهمگفت که تا رسیدنشان راه زیادی نمانده، برایت از عشق خواهمگفت، از دوست داشتن، از روزهای خوب.
خواهمگفت که چقدر لحظاتی که از ته دل قربانصدقهام میروی و چشمانت خیس اشک میشود را دوست دارم،
برایت خواهم گفت که چقدر دوست دارم کنارم باشی، هر پائیز، هر زمستان، هر تابستان، هربهار...
برایت خواهمگفت...
#خاص
۴.۰k
۲۰ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.