ثانیه عشق
part4
ویو ا/ت.
داشتم میدوییدم به سمت دستشویی که یهو حس کردم به یه خری خوردم.درسته خوش بوددد همون پسره عوضیییی
_:یاااا...از سر راهم برو کناررر
(علامت تهیونگ +)
+:اگه نرم چی میشهه
_:کو.نتو پاره...عق.یمت میکنممم.
ویو ا/ت.
از یه طرف دیگه دوییدم رفتم سمت دستشویی و اونم مثل خ.ر دنبالم میدویید
+:ببینم چجوری میخوای عق.یمم بکنییی!!!
ویو تهیونگ.
دختره امروز مثل گل بهاری بود البته فرقی با روزای دیگش نداشت.
ویو ا/ت.
رفتم دستشویی و اومدم بیرون که...
+:به به بالاخره تشریف آوردید بانو.
_:چیکار دارییی؟؟...(اصلا حواسم نبود یکم دامنم اومده بود بالا)
+:خواستم ببینم این دفعه قراره چه سوت.ی یا بی.عرضگی ازت ببینم(همراه با پوزخند و نگاهی به دامنم انداخت)
_:خیلی بی.شعوریییی ...منح.رففف
+:لطف داری
ویو ا/ت.
منم از این فرصت استفاده کردم و ...
_:آره من حواس پرتم و بی.عرضه ...ولی حداقل همیشه یادم هست مسواک بزنم
+:وات؟
_:چند وقته مسواک نزدیی؟؟...مثل ماهی وایساده بو میدییی!!...این قرص رو بخور حالم رو بد کردیییی
+:این دخترهه...چرا اسک.ل بازی در میاریی؟؟؟
_:چون یه اسک.لم ... بخورش چ.ص مغز واسه خودتمم
ویو تهیونگ.
ولی من مطمئنم که دهنم بو نمیده و قرص رو نخوردم اما انگار بابا امروز مسواک نزده اون وقت این دختره به من میگهه...
+:بابا این قرص رو بخور
(علامت بابای تهیونگ همون مدیر مدرسه :/)
/:واسه چیه ؟از کجا قرص آوردی؟
+:همیشه قرص همراهم دارم(الکی)
/:چیه حالا که میدیش به منن؟؟
+:دهنتو خوش بو میکنه ...بخورش
مدیر قرص رو خورد و ...
بمون تو خماری💀🕳️
ویو ا/ت.
داشتم میدوییدم به سمت دستشویی که یهو حس کردم به یه خری خوردم.درسته خوش بوددد همون پسره عوضیییی
_:یاااا...از سر راهم برو کناررر
(علامت تهیونگ +)
+:اگه نرم چی میشهه
_:کو.نتو پاره...عق.یمت میکنممم.
ویو ا/ت.
از یه طرف دیگه دوییدم رفتم سمت دستشویی و اونم مثل خ.ر دنبالم میدویید
+:ببینم چجوری میخوای عق.یمم بکنییی!!!
ویو تهیونگ.
دختره امروز مثل گل بهاری بود البته فرقی با روزای دیگش نداشت.
ویو ا/ت.
رفتم دستشویی و اومدم بیرون که...
+:به به بالاخره تشریف آوردید بانو.
_:چیکار دارییی؟؟...(اصلا حواسم نبود یکم دامنم اومده بود بالا)
+:خواستم ببینم این دفعه قراره چه سوت.ی یا بی.عرضگی ازت ببینم(همراه با پوزخند و نگاهی به دامنم انداخت)
_:خیلی بی.شعوریییی ...منح.رففف
+:لطف داری
ویو ا/ت.
منم از این فرصت استفاده کردم و ...
_:آره من حواس پرتم و بی.عرضه ...ولی حداقل همیشه یادم هست مسواک بزنم
+:وات؟
_:چند وقته مسواک نزدیی؟؟...مثل ماهی وایساده بو میدییی!!...این قرص رو بخور حالم رو بد کردیییی
+:این دخترهه...چرا اسک.ل بازی در میاریی؟؟؟
_:چون یه اسک.لم ... بخورش چ.ص مغز واسه خودتمم
ویو تهیونگ.
ولی من مطمئنم که دهنم بو نمیده و قرص رو نخوردم اما انگار بابا امروز مسواک نزده اون وقت این دختره به من میگهه...
+:بابا این قرص رو بخور
(علامت بابای تهیونگ همون مدیر مدرسه :/)
/:واسه چیه ؟از کجا قرص آوردی؟
+:همیشه قرص همراهم دارم(الکی)
/:چیه حالا که میدیش به منن؟؟
+:دهنتو خوش بو میکنه ...بخورش
مدیر قرص رو خورد و ...
بمون تو خماری💀🕳️
۱.۴k
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.