دوست رویایی p2
مکالمه ی ا/ت و کوک:
کوک:سلام ا/ت خوبی ؟
ا/ت:الو سلام نه اصلا حالم خوب نیست (بغض)
کوک: اتفاقی افتاده که بخوای راجبش با من صحبت کنی؟
ا/ت: کوک …جیمین رو یادت میاد
کوک:اره چطور
ا/ت:امشب قراره با خانوادش بیان خونمون . واقعا نمیدونم بیاید چیکار کنم فقط نمیخوام امشب خونه بمونم
کوک :اوکی پس ساعت ۷اماده تا بیام دنبالت ببمرت خونه ی خودم
ا/ت:باشه بای
(پایان مکالمه)
(ساعت۶)
ا/ت:مامان من ساعت ۷دارم میرم خونه ی کوک
م ا/ت : باشه خوش بگذره
ا/ت ویو :کم کم داشت ساعت ۷ میشد و منم اماده شدم (استایل ا/ت اسلاید ۲)که یهو گوشیم زنگ خورد ،کوک بود
کوک ویو: به ا/ت زنگ زدم که بیاد پایین
وقتی اومد یه نگاه به استایلش انداختم ،اون واقعا سلیقه ی خوبی داره همینطور که بهش خیره شده بودم گفت : اگه بازرسی تموم شد بنظرم بریم
کوک: اوک سوار شو :/
جیمین ویو : خیلی میترسدم و احساس عجیبی داشتم که قراره بعد ۱ سال ببینمش ، زنگ خونه رو زدم
مامان ا/ت درو باز کردن
م ا/ت:سلام خوش اومدید
جیمین :سلام
م جیمین و ب جیمین : سلام
جیمین : رفتم تو ولی ا/ت نبود …..
امیدوارم خوشتون اومده باشه ❤️
اگه دوستش داشتید حماین کنید 🌚
کوک:سلام ا/ت خوبی ؟
ا/ت:الو سلام نه اصلا حالم خوب نیست (بغض)
کوک: اتفاقی افتاده که بخوای راجبش با من صحبت کنی؟
ا/ت: کوک …جیمین رو یادت میاد
کوک:اره چطور
ا/ت:امشب قراره با خانوادش بیان خونمون . واقعا نمیدونم بیاید چیکار کنم فقط نمیخوام امشب خونه بمونم
کوک :اوکی پس ساعت ۷اماده تا بیام دنبالت ببمرت خونه ی خودم
ا/ت:باشه بای
(پایان مکالمه)
(ساعت۶)
ا/ت:مامان من ساعت ۷دارم میرم خونه ی کوک
م ا/ت : باشه خوش بگذره
ا/ت ویو :کم کم داشت ساعت ۷ میشد و منم اماده شدم (استایل ا/ت اسلاید ۲)که یهو گوشیم زنگ خورد ،کوک بود
کوک ویو: به ا/ت زنگ زدم که بیاد پایین
وقتی اومد یه نگاه به استایلش انداختم ،اون واقعا سلیقه ی خوبی داره همینطور که بهش خیره شده بودم گفت : اگه بازرسی تموم شد بنظرم بریم
کوک: اوک سوار شو :/
جیمین ویو : خیلی میترسدم و احساس عجیبی داشتم که قراره بعد ۱ سال ببینمش ، زنگ خونه رو زدم
مامان ا/ت درو باز کردن
م ا/ت:سلام خوش اومدید
جیمین :سلام
م جیمین و ب جیمین : سلام
جیمین : رفتم تو ولی ا/ت نبود …..
امیدوارم خوشتون اومده باشه ❤️
اگه دوستش داشتید حماین کنید 🌚
۶۷.۹k
۲۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.