جنگ ادامه دارد پارت ۲
کوک : باید یه طوری بگم که من باهاش کاری ندارم باید صبر کنم
خدمتکار : خب خانوم شما از این به بعد نگهبان این قصر هستید و اینکه شاهزاده کوک خیلی مهربونن پدرشون هم مثل خودشون
ملینا : بله فهمیدم
خدمتکار : خب این اتاقته
ملینا: ممنونم
خدمتکار : خواهش باید برم خداحافظ
ملینا: خداحافظ
کوک اومد داخل اتاق علامت ملینا + علامت کوک #
# سلام لیا
+ س سلام ارباب ش شما اینجا چ چیکار می میکنید
# هیچی داشتم میگشتم اومدم اینجا
+ فهمیدم
# لیا من میدونم.تو ملینا هستی
+ چ چی نه ارباب
# دروغ نگو من اینجا شاهزاده ام خودشم وقتی اسمتو میگفتی داشتی می گفتی ملینا که دستتو گذاشتی روی دهنت
+ ارباب من دوست ملینا بودم به خاطر همین
# ملینا چرا از من میترسی مگه من چیکارت کردم
+ راستش من خانواده ام از شما خیلی بدی کردن
# یادته اون موقع باهم بازی می کردیم
+ اره
# بازم من همون حس بهت دارم
+ اهوم
خدمتکار : خب خانوم شما از این به بعد نگهبان این قصر هستید و اینکه شاهزاده کوک خیلی مهربونن پدرشون هم مثل خودشون
ملینا : بله فهمیدم
خدمتکار : خب این اتاقته
ملینا: ممنونم
خدمتکار : خواهش باید برم خداحافظ
ملینا: خداحافظ
کوک اومد داخل اتاق علامت ملینا + علامت کوک #
# سلام لیا
+ س سلام ارباب ش شما اینجا چ چیکار می میکنید
# هیچی داشتم میگشتم اومدم اینجا
+ فهمیدم
# لیا من میدونم.تو ملینا هستی
+ چ چی نه ارباب
# دروغ نگو من اینجا شاهزاده ام خودشم وقتی اسمتو میگفتی داشتی می گفتی ملینا که دستتو گذاشتی روی دهنت
+ ارباب من دوست ملینا بودم به خاطر همین
# ملینا چرا از من میترسی مگه من چیکارت کردم
+ راستش من خانواده ام از شما خیلی بدی کردن
# یادته اون موقع باهم بازی می کردیم
+ اره
# بازم من همون حس بهت دارم
+ اهوم
۴.۲k
۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.