یه زنگ معلم نداشتیم دختره اومد یه داستان تعریف کرد
یه زنگ معلم نداشتیم دختره اومد یه داستان تعریف کرد
غلام علی دوتا دوست دختر داشته یکیو میده به امیر چون ازش خسته شده،اون یکی هم میره با عرفان غلامعلی تنها میشه یه دختر خوب پیدا میکنه اسمش عسل بوده میخواد با عسل بره تو رابطه ولی عسل عاشق عرفانه. عرفان از هیچکدوم خوشش نمیاد. نه از دوست دختر فعلیش که قبلا دوست دختر غلام علی بوده نه عسل. عرفان عاشق امیره. امیرم عاشق غلام علیه. غلامعلی میفهمه عسل اونو نمیخواد خودشو میکشه ، امیر چون عاشق غلامعلی بوده وقتی غلامعلی خودشو میکشه افسرده میشه و با اون دوست دخترش که قبلا دوست دختر غلام بوده کات میکنه. عرفان سریع از موقعیت استفاده میکنه به امیر اعتراف میکنه. امیر هم قبول میکنه و ازدواج میکنن. غلامعلی به صورت تناسخ دوباره به دنیا میاد ولی بچه عرفان و امیر میشه ❤️
غلام علی دوتا دوست دختر داشته یکیو میده به امیر چون ازش خسته شده،اون یکی هم میره با عرفان غلامعلی تنها میشه یه دختر خوب پیدا میکنه اسمش عسل بوده میخواد با عسل بره تو رابطه ولی عسل عاشق عرفانه. عرفان از هیچکدوم خوشش نمیاد. نه از دوست دختر فعلیش که قبلا دوست دختر غلام علی بوده نه عسل. عرفان عاشق امیره. امیرم عاشق غلام علیه. غلامعلی میفهمه عسل اونو نمیخواد خودشو میکشه ، امیر چون عاشق غلامعلی بوده وقتی غلامعلی خودشو میکشه افسرده میشه و با اون دوست دخترش که قبلا دوست دختر غلام بوده کات میکنه. عرفان سریع از موقعیت استفاده میکنه به امیر اعتراف میکنه. امیر هم قبول میکنه و ازدواج میکنن. غلامعلی به صورت تناسخ دوباره به دنیا میاد ولی بچه عرفان و امیر میشه ❤️
۸۰۴
۰۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.