ریکشن پسرای اسلیترین اگه...
★وقتی توی مهمونی مجلسی شیطونی میکنی...★
(ا/ت جان 🐛 فعال شد و وسط غذا خوردن سرش رو انداخت پایین و اروم لبش رو گاز گرفت و...)
تام:(وقتی گاز گرفتن لب ا/ت رو دید به شدت دلش لب های دوست دخترش رو خواست ولی خودش رو کنترل کرد و اروم زیر لب با خودش گفت «لعنت بهت ا/ت...من اگه توی خونه لب هاتو پاره نکردم...
متیو:(نگاهی خمار به ا/ت انداخت و اروم زیر میز دستش رو گذاشت روی ران ا/ت) «کیتن کوچولو باز شیطون شده؟!» (زمزمه)
دریکو:(ابروهاش میپره بالا و پوزخندی راضی میزنه) «یکم صبر داشته باش مای لاو...نگران نباش...من برای توم..»
تئو:(با غذاش ور مره تا حواسشو پرت کنه ولی دیگه نمیتونه و به جمع میگه «مارو ببخشید اما من با ا/ت یک حرف خصوصی دارم...» (میرن تو اتاق و...استغفرالله 😔😂)
لورنزو:(غذا میپره تو گلوش و سرفه میکنه و وقتی ا/ت میره براش اب بیاره لورنزو میره توی اشپزخونه و ا/ت رو به یخچال میچسبونه و...آره )
استغفرالله برید چشماتون رو با اسید بشورید...واه واه واه😔😂📿
لایک فرزندم؟! 😉💚
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
follow for more baby💚🐍
(ا/ت جان 🐛 فعال شد و وسط غذا خوردن سرش رو انداخت پایین و اروم لبش رو گاز گرفت و...)
تام:(وقتی گاز گرفتن لب ا/ت رو دید به شدت دلش لب های دوست دخترش رو خواست ولی خودش رو کنترل کرد و اروم زیر لب با خودش گفت «لعنت بهت ا/ت...من اگه توی خونه لب هاتو پاره نکردم...
متیو:(نگاهی خمار به ا/ت انداخت و اروم زیر میز دستش رو گذاشت روی ران ا/ت) «کیتن کوچولو باز شیطون شده؟!» (زمزمه)
دریکو:(ابروهاش میپره بالا و پوزخندی راضی میزنه) «یکم صبر داشته باش مای لاو...نگران نباش...من برای توم..»
تئو:(با غذاش ور مره تا حواسشو پرت کنه ولی دیگه نمیتونه و به جمع میگه «مارو ببخشید اما من با ا/ت یک حرف خصوصی دارم...» (میرن تو اتاق و...استغفرالله 😔😂)
لورنزو:(غذا میپره تو گلوش و سرفه میکنه و وقتی ا/ت میره براش اب بیاره لورنزو میره توی اشپزخونه و ا/ت رو به یخچال میچسبونه و...آره )
استغفرالله برید چشماتون رو با اسید بشورید...واه واه واه😔😂📿
لایک فرزندم؟! 😉💚
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
follow for more baby💚🐍
۲۱.۳k
۲۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.