فیک بیمار دیوونه فصل ۲
پارت ۳
ا.ت: امم بیایین برگردیم خونه..
تهیونگ: باش ... جیهوو بابای بیا بریم
دو روز بعد**
جیهوپ:فکراتو کردی؟!
ا.ت: فکر چی؟چرا دست برنمیداری اه!
جیهوپ: فک اینکه بچه رو باید هفته ایی یکی و دوبار باید بیاری پیش من هر چی نباشه پدرشم ..
ا.ت: نه بابا امر دیگه؟!.. جیهو خودش الان ی بابا داره اگ هر هفته بیارم پیشت به بچه چی بگم؟! اصلا تاحالا فکر کردی چه تاثیری روش میزاره؟!
جیهوپ: برام مهم نیس... جیهو پسر منم هست... اگ نیاریش کره و من نبینمش مطمعن باش میرم دادگاه و بچه رو ازت میگیرمم
ا.ت: داری تهدید میکنی؟؟! تو خودت این همه سال کجا بودی که اومدی الان میگی پسرم پسرمم هاا تو همچین حقی ندارین فهمیدیی؟! (با داد)
جیهوپ: برام مهم نیس خوب... بعد چن سال اومدم پسرمو ببینم حالا که نمیزاری پس تو دادگاه باید کامل ازت بگیرمم نه همینو میخای؟!(با داد)
تهیونگ: جیهوپپ!! تو چطور میتونی ی بچه رو از مادرش دور کنی؟!
جیهوپ: همنطور که ی مادر بچه رو از پدرش دور کرد و الان با توی عوضی ازدواج کرده و نمیزاره پسرم بیاد پیش من پس اگ اینطوریه منم وکالت کامل جیهو که به عنوان هم قانونی هم علمی پدرشم رو ازت میگیرم خانم کیمم(داد)
ا.ت:تو هیچ...
جیهو: مامان!...
ا.ت: پ..پسرم تو اینجا چیکار میکنی؟!
جیهو: مامان پدر واقعی من عمو هست؟!
ا.ت: پسرم ببین...
جیهوپ: جیهو عزیزم پدر واقعیت منم اینو هر چه زود تر بفهمی بهتره تا بیشتر داغون بشی
جیهو: اگ پدر واقعی من تویی... پس چرا تنهامون گذاشتی ...
جیهوپ: شرمنده پسرم شرایط یکم ناجور بود الان اومدم ببرمت باشه؟!
ا.ت: هویی چی چیو ببری؟! تو حق نداری دست به پسرم بزنی فهمیدی؟!
جیهوپ: ا.ت اون بچه منم هست به خودم ربط داره پس زیاد رو اعصابم راه نروو
جیهوپ:بابای! دوست داری پیش بابا بیای و زندگی کنی هوم؟!
جیهو: ارهههه😃
ا.ت: چ...چی؟!😢😭
جیهوپ: باشه فردا برمیگردیم کره باهم میرم باش؟
جیهو:مامان چی؟!
جیهوپ:مامان بعد از ما میاد باشه؟!
جیهو: باش من میرم وسایلمو جمع کنم...
ا.ت: تو چجور آدمی هستی هان؟ تو بعد این همه سال اومدی زندگی منو نابود کردی عوضی چرا .. چرا اینکارو میکنی؟!😭😢
جیهوپ: من زندگیتو نابود نکردم شما دوتا میتونین به زندگیتون ادامه بدین... اما من نمیتونم اجازه بدم پسرم با نا پدری زندگی کنه... چه بخوای چه نخواهی... آخر هفته دادگاه باش فعلا!
ا.ت: عوضییییی ازت متنفرممم😭😭😭
تهیونگ: ا.ت اروم باش ... همه چیز درست میشه ... ما خودمون هم قبلا میدونستیم همچین اتفاقی میوفته پس اروم باش... ولایت جیهو رو میگیرم
ا.ت: تهیونگ من بدون پسرم نمیتونم اونوقت اونو میخاد ازم بگیرهه😭
تهیونگ:ششش گریه نکن... تا آخر هفته هر کاری میکنم نگران نباش..
ویو جیهوپ**
با ا.ت حرف زدم قبول نمیکرد پس اینجوری حشن برخورد میکنم من ولایت جیهو رو میگیرم چون ...
ا.ت: امم بیایین برگردیم خونه..
تهیونگ: باش ... جیهوو بابای بیا بریم
دو روز بعد**
جیهوپ:فکراتو کردی؟!
ا.ت: فکر چی؟چرا دست برنمیداری اه!
جیهوپ: فک اینکه بچه رو باید هفته ایی یکی و دوبار باید بیاری پیش من هر چی نباشه پدرشم ..
ا.ت: نه بابا امر دیگه؟!.. جیهو خودش الان ی بابا داره اگ هر هفته بیارم پیشت به بچه چی بگم؟! اصلا تاحالا فکر کردی چه تاثیری روش میزاره؟!
جیهوپ: برام مهم نیس... جیهو پسر منم هست... اگ نیاریش کره و من نبینمش مطمعن باش میرم دادگاه و بچه رو ازت میگیرمم
ا.ت: داری تهدید میکنی؟؟! تو خودت این همه سال کجا بودی که اومدی الان میگی پسرم پسرمم هاا تو همچین حقی ندارین فهمیدیی؟! (با داد)
جیهوپ: برام مهم نیس خوب... بعد چن سال اومدم پسرمو ببینم حالا که نمیزاری پس تو دادگاه باید کامل ازت بگیرمم نه همینو میخای؟!(با داد)
تهیونگ: جیهوپپ!! تو چطور میتونی ی بچه رو از مادرش دور کنی؟!
جیهوپ: همنطور که ی مادر بچه رو از پدرش دور کرد و الان با توی عوضی ازدواج کرده و نمیزاره پسرم بیاد پیش من پس اگ اینطوریه منم وکالت کامل جیهو که به عنوان هم قانونی هم علمی پدرشم رو ازت میگیرم خانم کیمم(داد)
ا.ت:تو هیچ...
جیهو: مامان!...
ا.ت: پ..پسرم تو اینجا چیکار میکنی؟!
جیهو: مامان پدر واقعی من عمو هست؟!
ا.ت: پسرم ببین...
جیهوپ: جیهو عزیزم پدر واقعیت منم اینو هر چه زود تر بفهمی بهتره تا بیشتر داغون بشی
جیهو: اگ پدر واقعی من تویی... پس چرا تنهامون گذاشتی ...
جیهوپ: شرمنده پسرم شرایط یکم ناجور بود الان اومدم ببرمت باشه؟!
ا.ت: هویی چی چیو ببری؟! تو حق نداری دست به پسرم بزنی فهمیدی؟!
جیهوپ: ا.ت اون بچه منم هست به خودم ربط داره پس زیاد رو اعصابم راه نروو
جیهوپ:بابای! دوست داری پیش بابا بیای و زندگی کنی هوم؟!
جیهو: ارهههه😃
ا.ت: چ...چی؟!😢😭
جیهوپ: باشه فردا برمیگردیم کره باهم میرم باش؟
جیهو:مامان چی؟!
جیهوپ:مامان بعد از ما میاد باشه؟!
جیهو: باش من میرم وسایلمو جمع کنم...
ا.ت: تو چجور آدمی هستی هان؟ تو بعد این همه سال اومدی زندگی منو نابود کردی عوضی چرا .. چرا اینکارو میکنی؟!😭😢
جیهوپ: من زندگیتو نابود نکردم شما دوتا میتونین به زندگیتون ادامه بدین... اما من نمیتونم اجازه بدم پسرم با نا پدری زندگی کنه... چه بخوای چه نخواهی... آخر هفته دادگاه باش فعلا!
ا.ت: عوضییییی ازت متنفرممم😭😭😭
تهیونگ: ا.ت اروم باش ... همه چیز درست میشه ... ما خودمون هم قبلا میدونستیم همچین اتفاقی میوفته پس اروم باش... ولایت جیهو رو میگیرم
ا.ت: تهیونگ من بدون پسرم نمیتونم اونوقت اونو میخاد ازم بگیرهه😭
تهیونگ:ششش گریه نکن... تا آخر هفته هر کاری میکنم نگران نباش..
ویو جیهوپ**
با ا.ت حرف زدم قبول نمیکرد پس اینجوری حشن برخورد میکنم من ولایت جیهو رو میگیرم چون ...
۳۸.۷k
۱۵ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.