Our withered rose
پارت ۱۲
جیمین:هفته دیگ تولدمه یکمی استرس دارم چون به تهیونگ گفته بودم که تا ۱۸ سالگیم صبر کنه اخه دکتر بهم گفته بود چون بدنم ضعیفه اگه دیرتر از ۱۸ سالگی باردار شم هم جون خودم در خطره هم بچه زیاد دووم نمیاره هم اینکه این چند ماه فرصتی برام بود که اونارو بشناسم و تو این مدت کم بدجوری دلمو بهشون باخته بودم خب درسته اونا زیاد محبت نمیکردن و سرد بودن وحتی یبار جونگ کوک انقدر بهمو کتک زد که دوهفته طول کشید تا خوب بشم
اوفففف دختره ایکبیری با اون صداش چنان تهیونگ جان میگه صد تا ازش کنارش میزنه بیرون از این دختره هانول که مادر تهیونگ فرستاده اصلن خوشم نمیاد همش خودشو میچسبونه به تهیونگ و جونگ کوک دوسدارم دودونه موهاشو با ناخن های خوشگلم که طرح اردک زدم روش بکنم خوب من به کارم تو عمارت کیم ادامه دادم مثلا الان من پخت و پز میکنم و اونا هم بهم پول میدن اوممم امروز میخام برم موهامو بلوند کنم الان دوماهه موهام صورتیه و داره دلم رو میزنه داشتم با خودم حرف میزدم که دصدای هانول اومد
هانول:تهیونگ شی خسته نباشی اوه جونگ کوک شی
از پله ها اومدم پایین و هانول رو دیدم که دلره میره سمت جومگ کوک کتش رو بگیره که منم سریع رفتم و گفتم
جیمین:جونگ کوک شی خسته نباشی کتت رو بده به بع من اویزون کنم
جونگ کوک شی که میشد برق رضایت رو از تو چشماش خوند زد رو شونم و رفت
رفتم سمت تهیونگ کت اون رو هم گرفتم و اویزون کردم و گفتم که تا دوش بگیرید غذا هم امادس هانول که داشت میتردیک از کنارم رد شد و رفت رفتم غذا بزارم که حس کردم دل و رودم داره بهم میپیچه چشمام تار میدید و سرگیجه داستم بزور خودمو تو دست شویی پرت کردمو هرچی خورده و نخورده بودم بالا اوردم حس میکنم هانول ی چیزی اون روز ریخته بود تو غذام و مسموم شدم چند وقته
فلش بک:
هانول:مطمئنی اگه این رو بخوره مَرده نزاشتد حرفم رو کامل کنم و سریع گفت بله بله طمئنم این از چند تا گیاه درست شده که اگه این رو تو نوشیدنی فرد بریزی اون فرد کاملا علائم بارداری رو میگره بدون اینکه باردار باشه
جیمین:هفته دیگ تولدمه یکمی استرس دارم چون به تهیونگ گفته بودم که تا ۱۸ سالگیم صبر کنه اخه دکتر بهم گفته بود چون بدنم ضعیفه اگه دیرتر از ۱۸ سالگی باردار شم هم جون خودم در خطره هم بچه زیاد دووم نمیاره هم اینکه این چند ماه فرصتی برام بود که اونارو بشناسم و تو این مدت کم بدجوری دلمو بهشون باخته بودم خب درسته اونا زیاد محبت نمیکردن و سرد بودن وحتی یبار جونگ کوک انقدر بهمو کتک زد که دوهفته طول کشید تا خوب بشم
اوفففف دختره ایکبیری با اون صداش چنان تهیونگ جان میگه صد تا ازش کنارش میزنه بیرون از این دختره هانول که مادر تهیونگ فرستاده اصلن خوشم نمیاد همش خودشو میچسبونه به تهیونگ و جونگ کوک دوسدارم دودونه موهاشو با ناخن های خوشگلم که طرح اردک زدم روش بکنم خوب من به کارم تو عمارت کیم ادامه دادم مثلا الان من پخت و پز میکنم و اونا هم بهم پول میدن اوممم امروز میخام برم موهامو بلوند کنم الان دوماهه موهام صورتیه و داره دلم رو میزنه داشتم با خودم حرف میزدم که دصدای هانول اومد
هانول:تهیونگ شی خسته نباشی اوه جونگ کوک شی
از پله ها اومدم پایین و هانول رو دیدم که دلره میره سمت جومگ کوک کتش رو بگیره که منم سریع رفتم و گفتم
جیمین:جونگ کوک شی خسته نباشی کتت رو بده به بع من اویزون کنم
جونگ کوک شی که میشد برق رضایت رو از تو چشماش خوند زد رو شونم و رفت
رفتم سمت تهیونگ کت اون رو هم گرفتم و اویزون کردم و گفتم که تا دوش بگیرید غذا هم امادس هانول که داشت میتردیک از کنارم رد شد و رفت رفتم غذا بزارم که حس کردم دل و رودم داره بهم میپیچه چشمام تار میدید و سرگیجه داستم بزور خودمو تو دست شویی پرت کردمو هرچی خورده و نخورده بودم بالا اوردم حس میکنم هانول ی چیزی اون روز ریخته بود تو غذام و مسموم شدم چند وقته
فلش بک:
هانول:مطمئنی اگه این رو بخوره مَرده نزاشتد حرفم رو کامل کنم و سریع گفت بله بله طمئنم این از چند تا گیاه درست شده که اگه این رو تو نوشیدنی فرد بریزی اون فرد کاملا علائم بارداری رو میگره بدون اینکه باردار باشه
۲.۰k
۱۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.