سلام ببخشید قول داده بودم کا دیروز پارت ۲ انیمه جاسوس و خ
سلام ببخشید قول داده بودم کا دیروز پارت ۲ انیمه جاسوس و خانواده رو درست کردم ولی نشد و امروز درست ش کرد💙✨🫧
پارت ۲ :
خانه :
یور : او آنیا عزیزم خوش اومدی ! ☺️ خرید با بکی خوش گذشت ؟
آنیا : خیلیییی 😄💖
لوید :😨 وایی آنیا چقدر خرید کردی دخترم !! 😨😅❤️
یور : خوب باید چیزای قشنگی خریده باشه که انقدر زیادن 🤗
لوید : خیلی خیلی قشنگن دخترم هم لباسات ، شلوارات ، کفشا ، گردنبند ، عروسک ........
آنیا : آنیا می ره با باند بازی کنه .
یور : باشه عزیزم منم چایی درست می کنم .
لوید : آنیا بیا درساتو بخون !
آنیا : نمی خوام می خوام بازی کنم !
لوید: هر وقت بازی تموم شد بیا درس بخون
آنیا : باشه
بعد شام ، بازی و .... :
صبح :
آنیا : واییییی یه کلمه هم نخوندم 😱!!!
لوید : ایی واییی آنیا !! امروز امتحان داریییی !!
یور : آنیا عزیزم لوید که بهت گفت درساتو بخون .
یور : اشکال نداره توی اتوبوس بخون باشه دخترم 😊👍🏻 ؟
آنیا : اوهوم
لوید : آنیا راستی گفتی مراسم رقص چه روزی یه؟
آنیا : سه شنبه امروز دوشنبه ست فردا مراسم رقص
یور : خیلی خوب می تونیم امشب یه عالمه تمرین کنیم
ذهن لوید : خدا کنه با پسر دزموند برقصه که باهاش صمیمی بشه که منم به دزموند نزدیک بشم تا جنگ بین شرق و غرب تموم بشه و بفهمم چه نقشه ای تو سر دزموند است
آنیا : خاداحافظ مامانی و بابای من باید برم 💗🖐🏻
یور : مراقب خودت باش
لوید : خداحافظ
دوستان بقیه ش رو فردا می نویسم فعلاً ساعت ۱ 😅 باید برم فردا ادامه فیک رو می نویسم و تا فردا لایک و بکت یادتون نره و سایونارا ✨🍓
پارت ۲ :
خانه :
یور : او آنیا عزیزم خوش اومدی ! ☺️ خرید با بکی خوش گذشت ؟
آنیا : خیلیییی 😄💖
لوید :😨 وایی آنیا چقدر خرید کردی دخترم !! 😨😅❤️
یور : خوب باید چیزای قشنگی خریده باشه که انقدر زیادن 🤗
لوید : خیلی خیلی قشنگن دخترم هم لباسات ، شلوارات ، کفشا ، گردنبند ، عروسک ........
آنیا : آنیا می ره با باند بازی کنه .
یور : باشه عزیزم منم چایی درست می کنم .
لوید : آنیا بیا درساتو بخون !
آنیا : نمی خوام می خوام بازی کنم !
لوید: هر وقت بازی تموم شد بیا درس بخون
آنیا : باشه
بعد شام ، بازی و .... :
صبح :
آنیا : واییییی یه کلمه هم نخوندم 😱!!!
لوید : ایی واییی آنیا !! امروز امتحان داریییی !!
یور : آنیا عزیزم لوید که بهت گفت درساتو بخون .
یور : اشکال نداره توی اتوبوس بخون باشه دخترم 😊👍🏻 ؟
آنیا : اوهوم
لوید : آنیا راستی گفتی مراسم رقص چه روزی یه؟
آنیا : سه شنبه امروز دوشنبه ست فردا مراسم رقص
یور : خیلی خوب می تونیم امشب یه عالمه تمرین کنیم
ذهن لوید : خدا کنه با پسر دزموند برقصه که باهاش صمیمی بشه که منم به دزموند نزدیک بشم تا جنگ بین شرق و غرب تموم بشه و بفهمم چه نقشه ای تو سر دزموند است
آنیا : خاداحافظ مامانی و بابای من باید برم 💗🖐🏻
یور : مراقب خودت باش
لوید : خداحافظ
دوستان بقیه ش رو فردا می نویسم فعلاً ساعت ۱ 😅 باید برم فردا ادامه فیک رو می نویسم و تا فردا لایک و بکت یادتون نره و سایونارا ✨🍓
۴.۱k
۲۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.