🔰B̷a̷n̷g̷ T̷e̷n̷ b̷o̷y̷s̷🔰..🖤⛓️M̷A̷F̷I̷A̷⛓️🖤.."پارت"1̷3̷

سلام کیوتاااا💜🥺
🥺💙💜p̟u̟r̟p̟l̟e̟ y̟o̟u̟💜☆
اینم از پارت بعدی 🖤🖤....
خب بریم ادامه فیک🤟🖤

که یک دفعه جیهوپ گفت : جیمینااااا مراقب باشش😰..
از زبان جیمین : یک دفعه درد بدی رو تو بدنم احساس کردم😫...
از زبان جیهوپ : یک دفعه دیدم که همون پسری که داشت ...
با تهیونگ حرف میزد ....ب....به جیمین شلیک کرد😰...
از زبان تهیونگ : دیدم که جیمین با سرعت داشت میومد سمتم که ....
یک دفعه........ بهش شلیک شد!!😧... و افتاد روی زمین کلتش از دستش افتاد نامجون : هه..😒...حال رئیستونو این دفعه گرفتم ...ولی دفعه بعد که فکر اینکه بخواید جونگ کوک رو بکشید به سرتون بزنه دیگه با من طرف نیستید!!
خود جونگ کوک کارتونو میسازه 😏...
تهیونگ : خفههههه شوووو عوضییی😡
از زبان جیهوپ : دیدم تهیونگ رفت سراغ پسره و تا میتونست زدش 😧....
از زبان شوگا : دیدم که یکی از افراد جیمین داره نامجونو میزنه...دیگه نتونستم
همینطوری یجا بشینم برای همین بلندشدم و کلتمو برداشتم😠....
از زبان جین : بالاخره دکتر اومد ولی جونگ کوک هنوز بیهوش بود...
علامت دکتر (¶~) ...... جین : ببینم دکتر چرا یک دفعه اینطوری شد😥..
¶": متاسفانه باید بگم که بخاطر مصرف زیاد الکل معدشون اسیب دیده..
جین : چ..چی؟؟😧....ولی اخه چطوری؟؟؟؟ پس چرا یک دفعه بیهوش شد؟؟
¶":بخاطر فشار عصبی که بهشون وارد شده بیهوش شدن..و تا چند ساعته
اینده بهوش نمیاد
جین : ازتون ممنونم😥..این دفعه بیشتر مراقبش میمونم ( جین مامان اعضا😂)
¶":. فقط حواستون باشه نباید زیاد استرس بهش وارد بشه چون ممکن مشکل تنفسی پیدا کنن!!!
جین : ب..بله ممنون ازتون خدانگهدار..
از ا/ت : داشتم همینطور توی عمارت رو نگاه میکردم که یک دفعه همه چراغا خاموش شد😥...از ترس داشتم میمردم..
دیگه مطمئن بودم که الان از حال میرم که یک دفعه...
پایان پارت ۱۳...😐😐😂
جای حساس کات شد😐...
کامنتتتتتت 🤟😐🖤