پارت ۳۱(آخر)
سلام بچه ها من تصمیم گرفتم پارت آخر رو بزارم
تا یک بین دیگه بنویسم ولی ۱تا۲ هفته زمان میخواد تا کامل آماده بشه که براتون بزارم
ات : به گوشیم نیست
جنا : اشکال نداره داریم می ریم خونه
ات : باشه
زینگگگگگگگگگ
مارال : سلام
ات : سلام
مارال: خوبی ؟
ات :آره تو نبودی ولی من برات غذا آوردم
مارال : مرسی قشنگم
فردا
ویو کوک
هوففف بالاخره رسیدم
کوک : سلام
مارال : سلام رسیدین؟
کوک : بله میشه لطفا آدرس رو بگید
مارال :******
کوک : باشه الان میام
مارال : خواهش میکنم
ویو مارال
خوب حالا به ات میگم یک مهمون داریم
ات
ات: بله
مارال : یک مهمون داریم
ات : باشه کی هست؟
مارال : بزار میاد
ات : باشه
بعد ۶ دقیقه
زینگگگگگگگگگ
اومدم
مارال : هیسسسس
کوک :👍
مارال : اتتتتتت
ات : اومدم
ات : کوکککککک
کوک : سلاممم
ات : پدرت رو کشتی؟
کوک : هوم
ات : باش بیا بشین یه خبر دارم برات
کوک : باشه
ات : مارالللللل
مارال : اومدممم
ات : تو بگو
مارال : باشه
مارال : ات چیزه همین چیز دیگه حامله اس
کوک : جدیی؟
ات : هوم
کوک : از کیه ؟
ات : از ۲ یا ۳ ماه پیش
کوک : اوکی
کوک : منم برات یک سوپرایز دارم
با من ازدواج میکنی خانوم ات؟
ات : بلههه
مارال : مبارکهههههه
کوک و ات: مرسی
ات : جیمین رو با خودت نیاوردی ؟
کوک : چرا آوردم
کوک : جیمیننننننن
جیمین: هاا
کوک : بیا
کوک و ات هم تو پاریس کلی باهم بودن و
جیمین و مارال هم باهم شدن و بعد ۶ ماه بچه های ات به دنیا آمدن
درسته بچه ها دوقلو بودن یکی پسر و دیگری دختر
اسم پسر : جونگ هو
اسم دختر : میونگ
و تا آخر عمر به خوبی و خوشی زندگی کردن
لیلیلیلیلی
اینم تموم شد 🤗☺☺☺
تا یک بین دیگه بنویسم ولی ۱تا۲ هفته زمان میخواد تا کامل آماده بشه که براتون بزارم
ات : به گوشیم نیست
جنا : اشکال نداره داریم می ریم خونه
ات : باشه
زینگگگگگگگگگ
مارال : سلام
ات : سلام
مارال: خوبی ؟
ات :آره تو نبودی ولی من برات غذا آوردم
مارال : مرسی قشنگم
فردا
ویو کوک
هوففف بالاخره رسیدم
کوک : سلام
مارال : سلام رسیدین؟
کوک : بله میشه لطفا آدرس رو بگید
مارال :******
کوک : باشه الان میام
مارال : خواهش میکنم
ویو مارال
خوب حالا به ات میگم یک مهمون داریم
ات
ات: بله
مارال : یک مهمون داریم
ات : باشه کی هست؟
مارال : بزار میاد
ات : باشه
بعد ۶ دقیقه
زینگگگگگگگگگ
اومدم
مارال : هیسسسس
کوک :👍
مارال : اتتتتتت
ات : اومدم
ات : کوکککککک
کوک : سلاممم
ات : پدرت رو کشتی؟
کوک : هوم
ات : باش بیا بشین یه خبر دارم برات
کوک : باشه
ات : مارالللللل
مارال : اومدممم
ات : تو بگو
مارال : باشه
مارال : ات چیزه همین چیز دیگه حامله اس
کوک : جدیی؟
ات : هوم
کوک : از کیه ؟
ات : از ۲ یا ۳ ماه پیش
کوک : اوکی
کوک : منم برات یک سوپرایز دارم
با من ازدواج میکنی خانوم ات؟
ات : بلههه
مارال : مبارکهههههه
کوک و ات: مرسی
ات : جیمین رو با خودت نیاوردی ؟
کوک : چرا آوردم
کوک : جیمیننننننن
جیمین: هاا
کوک : بیا
کوک و ات هم تو پاریس کلی باهم بودن و
جیمین و مارال هم باهم شدن و بعد ۶ ماه بچه های ات به دنیا آمدن
درسته بچه ها دوقلو بودن یکی پسر و دیگری دختر
اسم پسر : جونگ هو
اسم دختر : میونگ
و تا آخر عمر به خوبی و خوشی زندگی کردن
لیلیلیلیلی
اینم تموم شد 🤗☺☺☺
۸.۳k
۱۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.