خدمت کار امارت من (پارت ۵)
خدمت کار امارت من (پارت ۵)
دویدم ظرفشو اوردم
همان طور که میدانید در ظرف تحریک کنننده بود
جین: خره اول روشو میخوندی بعد میریختی
واییییی اخه کی تو خونش تحریک کننده نگه میداره
ا/ت: معذرت میخوام
شوگا: اخه خره الان مارو گزاشتی تو خمار چه غلطی کنیم
ا/ت: م من نمیدونم 😭😕
تهیونگ: من میدونم باهات چیکار کنم (ا/ت خدا بیامرزتت)
یهو پاشد دستمه گرفت بزور رو زمین میکشوند و میبرد سمت یک اتاق (منحرف نشید) و دستمو بست به تخت ر رفت سمت کمد و از اونجا یه شلاق ورداشت داشت میومد سمت من
ا/ت: ترو خدا هق هق اینکارو نکن هق هق
تهیونگ: خفه شو
بت شلاق محکم زد یه کمرم منم جیغ بنفشی کشیدم یدونه زد تو دهنم قشنک میتونستم مزه خونو احساس کنم
تهیونگ: بشمار
یدونه دیگه با شلاق زد
ا/ت: یک هق دو هق هق سه هق چهار ............
یهو چشمام سیاهی رفت
ویو تهیونگ
اخیش دلم خنک شد دختره هرزه فکر کرده با ریختن تحریک کننده میتونه اذیتمون کنه
ویو جیمین
خیلی گرمم بود یهو تهیونگ دست ا/ت
رو گرفت برد اتاق که صدای جیغ ا/ت
اومد احتمالا کرده توش پس نزفتم
سراغشون (خداا جیمین این چه فکریه)
دیدم تهیونگ تومد بیرون رفتم ببینم حال
ا/ت چطوره یهو با بدن خونی ا/ت
مواجه شدم اخه جرا نرفتم جلو تهیونگو بگیرم؟
حالا چیکار کنم؟
شرطا: ۳۶۰تایی شیم
۱۵ لایک ۱۵کامنت
دویدم ظرفشو اوردم
همان طور که میدانید در ظرف تحریک کنننده بود
جین: خره اول روشو میخوندی بعد میریختی
واییییی اخه کی تو خونش تحریک کننده نگه میداره
ا/ت: معذرت میخوام
شوگا: اخه خره الان مارو گزاشتی تو خمار چه غلطی کنیم
ا/ت: م من نمیدونم 😭😕
تهیونگ: من میدونم باهات چیکار کنم (ا/ت خدا بیامرزتت)
یهو پاشد دستمه گرفت بزور رو زمین میکشوند و میبرد سمت یک اتاق (منحرف نشید) و دستمو بست به تخت ر رفت سمت کمد و از اونجا یه شلاق ورداشت داشت میومد سمت من
ا/ت: ترو خدا هق هق اینکارو نکن هق هق
تهیونگ: خفه شو
بت شلاق محکم زد یه کمرم منم جیغ بنفشی کشیدم یدونه زد تو دهنم قشنک میتونستم مزه خونو احساس کنم
تهیونگ: بشمار
یدونه دیگه با شلاق زد
ا/ت: یک هق دو هق هق سه هق چهار ............
یهو چشمام سیاهی رفت
ویو تهیونگ
اخیش دلم خنک شد دختره هرزه فکر کرده با ریختن تحریک کننده میتونه اذیتمون کنه
ویو جیمین
خیلی گرمم بود یهو تهیونگ دست ا/ت
رو گرفت برد اتاق که صدای جیغ ا/ت
اومد احتمالا کرده توش پس نزفتم
سراغشون (خداا جیمین این چه فکریه)
دیدم تهیونگ تومد بیرون رفتم ببینم حال
ا/ت چطوره یهو با بدن خونی ا/ت
مواجه شدم اخه جرا نرفتم جلو تهیونگو بگیرم؟
حالا چیکار کنم؟
شرطا: ۳۶۰تایی شیم
۱۵ لایک ۱۵کامنت
۴۵.۴k
۲۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.