PART12༼𝕣𝕖𝕤𝕔𝕦𝕖 𝕨𝕙𝕚𝕥𝕖 𝕣𝕠𝕤𝕖༽
PART12༼𝕣𝕖𝕤𝕔𝕦𝕖 𝕨𝕙𝕚𝕥𝕖 𝕣𝕠𝕤𝕖༽
ات کوک کوک رسیدیم ها چی نه نه نمیتونم کوک نمیتونم هق نمیتونم ش و کرد گریه کردن
کوک چت شد ات
ات نمستونم نمیتون محرکت کنم گریه
کوک چی امکان نداره
ات منظورت هق منظورت چیه کریه
کوک تو چون خون گل رز سفید رو دارین نمیتونی بیای
ات چی نه کو کاگه بلایی سرت بیاد چیکار کنم هق گریه
کوک هیچیم نمیشه
کوک رفت
ات مواضب خودت باش داد ث گریه
کوک برگشت بایه لبخند خداحافظی کرد
ات کوک بهم قول بده که سالم میای
کوک قول میدم سالم میام
هرکدوم خیلی یهویی گفتن با اینکه از هم دورن
کوک هیونینگ کای
کای اوو داداشمو زنت کشته میکشمت
کوک برو بابا
شرو کردن زدن همدیگه تا اینکه کوک چاقو خورد
کوک اخخخخخخ داد
ات کوکککککک هق کوککککک داد گریه
ات من میام کمکت میام کمکتتتتتتتت عصبی و گریون
کلی تلاق کرد تااز زمین جداشد
ات اخیش
دویید دوید
هرمدوم لحظات اخرشون بود هردو تا سر حد مرگ رفته بودن
ات مردتیکه عوضییییییی دادو گریه
پرید روی هیونینگ کار و مثل صگ زدش تا خون بالا اورد و محو شد
ات کوک کوک هق کوکی تنهام نزار کوکی هق تنهام نزاررر هقق گریه شدید
کوک ات خنده بیحال
ات قربونت شم بدار بمون بهم قول دادی سالم باشییی گریه
ات ذهنش: یونگییییی کمکم کنننن کمکم کننننننننن
یونگی بچها صدای ذهن اتو میشنوم کمک میخواد بریممم
یونگی ات چیشده کوکککککک
کو کرو بغل کرد بردتش داخل ماشین
ته و ات کوککک تنهام نزار گریه
یونیگ ینی جونشون به کوک بستست کوک میگفتی تنهایی ولی دونفر دذرن برات جون میدن
ات کوک کوک رسیدیم ها چی نه نه نمیتونم کوک نمیتونم هق نمیتونم ش و کرد گریه کردن
کوک چت شد ات
ات نمستونم نمیتون محرکت کنم گریه
کوک چی امکان نداره
ات منظورت هق منظورت چیه کریه
کوک تو چون خون گل رز سفید رو دارین نمیتونی بیای
ات چی نه کو کاگه بلایی سرت بیاد چیکار کنم هق گریه
کوک هیچیم نمیشه
کوک رفت
ات مواضب خودت باش داد ث گریه
کوک برگشت بایه لبخند خداحافظی کرد
ات کوک بهم قول بده که سالم میای
کوک قول میدم سالم میام
هرکدوم خیلی یهویی گفتن با اینکه از هم دورن
کوک هیونینگ کای
کای اوو داداشمو زنت کشته میکشمت
کوک برو بابا
شرو کردن زدن همدیگه تا اینکه کوک چاقو خورد
کوک اخخخخخخ داد
ات کوکککککک هق کوککککک داد گریه
ات من میام کمکت میام کمکتتتتتتتت عصبی و گریون
کلی تلاق کرد تااز زمین جداشد
ات اخیش
دویید دوید
هرمدوم لحظات اخرشون بود هردو تا سر حد مرگ رفته بودن
ات مردتیکه عوضییییییی دادو گریه
پرید روی هیونینگ کار و مثل صگ زدش تا خون بالا اورد و محو شد
ات کوک کوک هق کوکی تنهام نزار کوکی هق تنهام نزاررر هقق گریه شدید
کوک ات خنده بیحال
ات قربونت شم بدار بمون بهم قول دادی سالم باشییی گریه
ات ذهنش: یونگییییی کمکم کنننن کمکم کننننننننن
یونگی بچها صدای ذهن اتو میشنوم کمک میخواد بریممم
یونگی ات چیشده کوکککککک
کو کرو بغل کرد بردتش داخل ماشین
ته و ات کوککک تنهام نزار گریه
یونیگ ینی جونشون به کوک بستست کوک میگفتی تنهایی ولی دونفر دذرن برات جون میدن
۱۷.۰k
۲۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.