پارت 43
#پارت_43
معلم جذاب من👨🏻🏫🍓
با لبخند زوری گفت:
-نه بابا جان چی باید بشه!؟
بغضمو قورت دادم و گفتم:
+مامان طوریش شده!؟
یزدان حوله رو برداشت و گفت:
-عه این حرفا چیه میزنی معلومه که نه!!
عصبی داد زدم:
+پس چرا بابا انقدر پَکَره؟!
بابا از جاش بلند شد و انگشتش و سمت یزدان گرفت و عصبی غرید:
-چون این ابله تو این اوضاع بی پولی ما با یه ماشین میلیاردی تصادف کرد و 100میلیون خسارت زده به یارو!!
یزدان با شرم سرشو پایین انداخت که با چشمای گرد شده گفتم:
+صد میلیون؟!
روی دیوار تکیه دادم و تا پایین سر خوردم و گفتم:
+ما 50تومن پول عمل مامان و نداریم!!
صد تومن از کجا میخواییم بیاریم؟!
یزدان با شرم گفت:
-یه غلطی خودم کردم خودم هم تاوانشو میدم!!
بابا دمپاییشو سمت یزدان پرت کرد و گفت:
-بی پدر با یه النترا تصادف کردی که قیمت یه لاستیکش اندازه دیه تویه!!
با تعجب به بابا نگاه کردم و لب زدم:
+هیوندا النترا؟!
معلم جذاب من👨🏻🏫🍓
با لبخند زوری گفت:
-نه بابا جان چی باید بشه!؟
بغضمو قورت دادم و گفتم:
+مامان طوریش شده!؟
یزدان حوله رو برداشت و گفت:
-عه این حرفا چیه میزنی معلومه که نه!!
عصبی داد زدم:
+پس چرا بابا انقدر پَکَره؟!
بابا از جاش بلند شد و انگشتش و سمت یزدان گرفت و عصبی غرید:
-چون این ابله تو این اوضاع بی پولی ما با یه ماشین میلیاردی تصادف کرد و 100میلیون خسارت زده به یارو!!
یزدان با شرم سرشو پایین انداخت که با چشمای گرد شده گفتم:
+صد میلیون؟!
روی دیوار تکیه دادم و تا پایین سر خوردم و گفتم:
+ما 50تومن پول عمل مامان و نداریم!!
صد تومن از کجا میخواییم بیاریم؟!
یزدان با شرم گفت:
-یه غلطی خودم کردم خودم هم تاوانشو میدم!!
بابا دمپاییشو سمت یزدان پرت کرد و گفت:
-بی پدر با یه النترا تصادف کردی که قیمت یه لاستیکش اندازه دیه تویه!!
با تعجب به بابا نگاه کردم و لب زدم:
+هیوندا النترا؟!
۳.۶k
۱۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.