P18
ویوهانا
چشمام رو باز کردم و دیدم که تو زیرزمینم و دست و پاهام بسته شده و لبام هم خشکه
یهو درباز شد چون نور میومد نمیتونستم ببینم کیه
که دیدم کوک از در اومد تو و سر و صورتش هم خونی بود ولی چرا….؟
کوک:چرا فرار کردی؟(عصبی)
هانا:چون ازت متنفرم
کوک:(عربده)
کوک:چرا چرا مگه من چیکارت کردم؟؟؟؟؟(عربده)
هانا:…
چشمام رو باز کردم و دیدم که تو زیرزمینم و دست و پاهام بسته شده و لبام هم خشکه
یهو درباز شد چون نور میومد نمیتونستم ببینم کیه
که دیدم کوک از در اومد تو و سر و صورتش هم خونی بود ولی چرا….؟
کوک:چرا فرار کردی؟(عصبی)
هانا:چون ازت متنفرم
کوک:(عربده)
کوک:چرا چرا مگه من چیکارت کردم؟؟؟؟؟(عربده)
هانا:…
۵.۵k
۲۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.