برادرناتنی ✨️
برادرناتنی ✨️
P³⁶
ویو جونگکوک
روی تختم ولو شدم و داشتم
به این فکر میکردم که باید یه کاری کنم تا از ا.ت دورشم احساسم نسبت بهش کمتر بشه
که یهو جویونگ زنگ زد..
( اکس جونگکوک 🤡 )
خوبه فرصت خوبیه ... بهتره خودمو تخلیه کنم
( استغفراللهههههه )
( جویونگ = ¥ )
¥ سلام دَدی ( ایش ایکبیرییی )
/ سلام ..( سرد و معمولی )
¥ اوم اوپاا دلت برا جویونگت تنگ نشده بود؟ ( لوسسسس اصن کل حرفاش رو لوس تصور کنیددد )
/ ( سکوت )
¥ کجایی اوپا؟
/ خونه ..چرا ؟ ( همه حرفای جی کی هم سرد و معمولیههه )
¥ میخوام بیام پیشت
/ باشه لوکیشن میفرستم
¥ اوکی دَدیی
/ ساعت ۷ اینجا باش
¥ هوممم
( جونگکوک گوشی رو قطع کرد )
از روی تخت بلند شدم و رفتم توی پذیرایی و جلوی تلویزیون لم دادم و یکم شبکه ها رو بالا پایین کردم ولی چیز جالبی نداشت ......
ویو ا.ت
از اتاقم رفتم بیرون و رفتم پایین که جونگکوک رو دیدم که جلوی تلویزیون روی مبل لم داده بود
واییییییییییی تتوهای روی دستش خیلی جذابه
اوفف و موقعی که با زبونش با پرسینگ لبش بازی میکنه یجوریم میشه .
جدیدا خیلی جذابه و بعضی وقتا کیوت به چشمم میاد
رفتم روی مبل نشستم
_ سلام
/ سلام ( سرد )
_ عام.. بابت دیشب.... عذر میخوام یکم تند حرف زدم
/ نه راس گفتی به من ربطی نداشت 😏
/ ولش کن .. آها راستی امروز ساعت ۷ مهمون داریم .. لطفا توی اتاقت بمون
( جونگکوک بلند شد و رفت )
دوستان گرامی اینم پارت بعدی و ببخشید که یکم کوتاه بود چون خوابم میاددد🫠🤡
به ۲۷۰ برسونید ترجیحا زود برسونید چون پارت های بعدی خیلی خیلیییییییییییییییییییی جنجالیه😌😂
P³⁶
ویو جونگکوک
روی تختم ولو شدم و داشتم
به این فکر میکردم که باید یه کاری کنم تا از ا.ت دورشم احساسم نسبت بهش کمتر بشه
که یهو جویونگ زنگ زد..
( اکس جونگکوک 🤡 )
خوبه فرصت خوبیه ... بهتره خودمو تخلیه کنم
( استغفراللهههههه )
( جویونگ = ¥ )
¥ سلام دَدی ( ایش ایکبیرییی )
/ سلام ..( سرد و معمولی )
¥ اوم اوپاا دلت برا جویونگت تنگ نشده بود؟ ( لوسسسس اصن کل حرفاش رو لوس تصور کنیددد )
/ ( سکوت )
¥ کجایی اوپا؟
/ خونه ..چرا ؟ ( همه حرفای جی کی هم سرد و معمولیههه )
¥ میخوام بیام پیشت
/ باشه لوکیشن میفرستم
¥ اوکی دَدیی
/ ساعت ۷ اینجا باش
¥ هوممم
( جونگکوک گوشی رو قطع کرد )
از روی تخت بلند شدم و رفتم توی پذیرایی و جلوی تلویزیون لم دادم و یکم شبکه ها رو بالا پایین کردم ولی چیز جالبی نداشت ......
ویو ا.ت
از اتاقم رفتم بیرون و رفتم پایین که جونگکوک رو دیدم که جلوی تلویزیون روی مبل لم داده بود
واییییییییییی تتوهای روی دستش خیلی جذابه
اوفف و موقعی که با زبونش با پرسینگ لبش بازی میکنه یجوریم میشه .
جدیدا خیلی جذابه و بعضی وقتا کیوت به چشمم میاد
رفتم روی مبل نشستم
_ سلام
/ سلام ( سرد )
_ عام.. بابت دیشب.... عذر میخوام یکم تند حرف زدم
/ نه راس گفتی به من ربطی نداشت 😏
/ ولش کن .. آها راستی امروز ساعت ۷ مهمون داریم .. لطفا توی اتاقت بمون
( جونگکوک بلند شد و رفت )
دوستان گرامی اینم پارت بعدی و ببخشید که یکم کوتاه بود چون خوابم میاددد🫠🤡
به ۲۷۰ برسونید ترجیحا زود برسونید چون پارت های بعدی خیلی خیلیییییییییییییییییییی جنجالیه😌😂
۶.۵k
۱۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.