مافیا سرد 10
حالش بهتر شد و رفتیم تو بار
وقتی رفتیم تو دیدیم جیمین و یونجون
سر یه میز نشسته بودن
رفتیم سمتشون
ج : سلام اومدین
ته : سلام
ات سلام
یو : سلام بانو
تا اینو گفت نگاهی به تهیونگ کردم که دیدم یجوری شد
نشستیم سر میز و گارسون اومد
ج : لطفا چهار تا ویسکی
ات : جیمین ببخشید من نمیخورم
ته در گوشم گفت چرا میترسی مست شی
ات : اوهوم
ته : بخور من حواسم هست
ته :جیمین همون 4 تا رو سفارش بده
ج : باش
ویو ات :
سرم تو گوشی بود که نگاه سنگینی رو خودم حس کردم
سرم و بلند کردم دیدم یونجون با یه لبخند ملیح به من زل زده
ات : تهیونگ میشه من برم دسشویی
ته : آره بیا بریم
ات : نه من میخوام برم
ته : تو تنها نمیتونی بری ممکنه اذیتت کنن
ات : کی به منو تو دسشویی اذیت میکنه
ته : همونجوری که من تو دسشویی
دزدیدمت
ات : باشه بابا
من رفتم دسشویی ته دم در وایساد
ویو ته :
جلوی دسشویی وایساده بودم که حرفای جیمین و یونجونو شنیدم
یو : ات کجا رفت
ج : نمیدونم فک کنم دسشویی رفته... تو کجا
که دیدم اومد توی راه روی دسشوییه ولی منو ندید دم در دسشویی زنانه بود داشت ات رو موقع دست شستن دید میزد واسه همین رفتم زدم رو شونش
ته : کاری داری
یو : نه
ته : خب اولا دسشویی مردانه اونور تره
دوما ات دوست پسر داره
سوما نمیذارم نزدیک ات بشی
یو : م من میدونم دوست پسر داره
هیچ وقتم نخواستم بهش نزدیک شم
ته : خواستم یاد آوری کنن
در حال حرف زدن بودیم که ات اومد بیرون
ات : چیزی شده
ته : نه چیزی نشده عزیزم
و باهم رفتیم نشستیم
ویو یونجون :
خواستم برم تو دسشویی بهش بگم چه حسی بهش دارم اما تهیونگ عوضی نذاشت اه
ولی من یروزی ات رو تنها گیر میارم و
ما خودم میکنمش
ات : تهیونک
ته : جانم
ات : یونجون چی میگفت
ته : چرت و پرت
تهیونگ با چند نفر آشنا دراومد رفت باهاشون حرف بزنه
ته : ات میتونم برم
ات : آره برو
ته : مطمئنم باشم کسی اذیتت نکنه
ات : آره
بعد از یه مدت یونجون اومد کنار من نشست
لطفا حمایت💃🍾
وقتی رفتیم تو دیدیم جیمین و یونجون
سر یه میز نشسته بودن
رفتیم سمتشون
ج : سلام اومدین
ته : سلام
ات سلام
یو : سلام بانو
تا اینو گفت نگاهی به تهیونگ کردم که دیدم یجوری شد
نشستیم سر میز و گارسون اومد
ج : لطفا چهار تا ویسکی
ات : جیمین ببخشید من نمیخورم
ته در گوشم گفت چرا میترسی مست شی
ات : اوهوم
ته : بخور من حواسم هست
ته :جیمین همون 4 تا رو سفارش بده
ج : باش
ویو ات :
سرم تو گوشی بود که نگاه سنگینی رو خودم حس کردم
سرم و بلند کردم دیدم یونجون با یه لبخند ملیح به من زل زده
ات : تهیونگ میشه من برم دسشویی
ته : آره بیا بریم
ات : نه من میخوام برم
ته : تو تنها نمیتونی بری ممکنه اذیتت کنن
ات : کی به منو تو دسشویی اذیت میکنه
ته : همونجوری که من تو دسشویی
دزدیدمت
ات : باشه بابا
من رفتم دسشویی ته دم در وایساد
ویو ته :
جلوی دسشویی وایساده بودم که حرفای جیمین و یونجونو شنیدم
یو : ات کجا رفت
ج : نمیدونم فک کنم دسشویی رفته... تو کجا
که دیدم اومد توی راه روی دسشوییه ولی منو ندید دم در دسشویی زنانه بود داشت ات رو موقع دست شستن دید میزد واسه همین رفتم زدم رو شونش
ته : کاری داری
یو : نه
ته : خب اولا دسشویی مردانه اونور تره
دوما ات دوست پسر داره
سوما نمیذارم نزدیک ات بشی
یو : م من میدونم دوست پسر داره
هیچ وقتم نخواستم بهش نزدیک شم
ته : خواستم یاد آوری کنن
در حال حرف زدن بودیم که ات اومد بیرون
ات : چیزی شده
ته : نه چیزی نشده عزیزم
و باهم رفتیم نشستیم
ویو یونجون :
خواستم برم تو دسشویی بهش بگم چه حسی بهش دارم اما تهیونگ عوضی نذاشت اه
ولی من یروزی ات رو تنها گیر میارم و
ما خودم میکنمش
ات : تهیونک
ته : جانم
ات : یونجون چی میگفت
ته : چرت و پرت
تهیونگ با چند نفر آشنا دراومد رفت باهاشون حرف بزنه
ته : ات میتونم برم
ات : آره برو
ته : مطمئنم باشم کسی اذیتت نکنه
ات : آره
بعد از یه مدت یونجون اومد کنار من نشست
لطفا حمایت💃🍾
۴.۱k
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.