پارت ۴۷
از زبان یونا:
_شایلین عزیزم شایلین مامان کجا رفتی تو بیا میخوام لباستو عوض کنم باید بری مهد کودک
(علامت بچش٪)
٪نه من نمیخوام لباسمو عوض کنم(جیغ)
_اع وااا چرا جیغ میزنی بچه بیا اینجا ببینم
٪نه نه نه
_گفتم بیا
٪نه نمیام
_برات بستنی میخرماااا
٪باشه باشه میام مامانی جونم خیلی دوستت دارم
_اره اینجوری منو خر کن (خنده)
٪مامان حرف بد نزن بی ادب
_بیا همینم کم مونده تو بیای منو تربیت کنی ایییی خدا(خنده)
بعد رفتم و بغلش کردم و بردمش تو اتاقش لباسشو عوض کردم و خودمم آماده شدم و بغلش کردم و از خونه زدیم بیرون و رفتیم اول شایلین رو بردم مهد و بعد خودم رفتم شرکت تا به کارام برسم.....
از زبان جونکوک:
(علامت بادیگارد شخصی کوک جانگ•)
+جانگ
•بله رئییس
+تونستی پیداشون کنی
•بله رییس ردشونو زدم تو امریکا شهر نیویورک زندگی میکنن رییس یه دختر کوچولو خوشگل هم دارین (لبخند)
+هوم آفرین کارت خوب بود مث همیشه
•ممنون ریییس وظیفه بود اگه کاری باهام ندارین من برم
+نه میتونی بری
•ر....رییس
+بله
•میشه یه خواهشی ازتون بکنم
+هوم بگو
•رییس دخترم مریضه به هر دری زدم نتونستم خرج عملشو در بیارم خیلی زیاد بود رییس بهتون التماس میکنم کمکم کنید من این پولو بهتون بر میگردونم
تا اون حرفا رو زد دلم آتیش گرفت و دوباره یاد یونا افتادم اخیییی این بیچاره چرا زود تر بهم نگفت
+چرا زود تر نگفتی اگه همون اول میگفتی بهت میدادم
•رییس ازتون ممنونم براتون جبران میکنم واقعا ممنون(گریه)
جلوم زانو زد و ازم تشکر میکرد هی و گربه میکرد از رو صندلیم بلند شدم و رفتم سمتش و بلندش کردم....
_شایلین عزیزم شایلین مامان کجا رفتی تو بیا میخوام لباستو عوض کنم باید بری مهد کودک
(علامت بچش٪)
٪نه من نمیخوام لباسمو عوض کنم(جیغ)
_اع وااا چرا جیغ میزنی بچه بیا اینجا ببینم
٪نه نه نه
_گفتم بیا
٪نه نمیام
_برات بستنی میخرماااا
٪باشه باشه میام مامانی جونم خیلی دوستت دارم
_اره اینجوری منو خر کن (خنده)
٪مامان حرف بد نزن بی ادب
_بیا همینم کم مونده تو بیای منو تربیت کنی ایییی خدا(خنده)
بعد رفتم و بغلش کردم و بردمش تو اتاقش لباسشو عوض کردم و خودمم آماده شدم و بغلش کردم و از خونه زدیم بیرون و رفتیم اول شایلین رو بردم مهد و بعد خودم رفتم شرکت تا به کارام برسم.....
از زبان جونکوک:
(علامت بادیگارد شخصی کوک جانگ•)
+جانگ
•بله رئییس
+تونستی پیداشون کنی
•بله رییس ردشونو زدم تو امریکا شهر نیویورک زندگی میکنن رییس یه دختر کوچولو خوشگل هم دارین (لبخند)
+هوم آفرین کارت خوب بود مث همیشه
•ممنون ریییس وظیفه بود اگه کاری باهام ندارین من برم
+نه میتونی بری
•ر....رییس
+بله
•میشه یه خواهشی ازتون بکنم
+هوم بگو
•رییس دخترم مریضه به هر دری زدم نتونستم خرج عملشو در بیارم خیلی زیاد بود رییس بهتون التماس میکنم کمکم کنید من این پولو بهتون بر میگردونم
تا اون حرفا رو زد دلم آتیش گرفت و دوباره یاد یونا افتادم اخیییی این بیچاره چرا زود تر بهم نگفت
+چرا زود تر نگفتی اگه همون اول میگفتی بهت میدادم
•رییس ازتون ممنونم براتون جبران میکنم واقعا ممنون(گریه)
جلوم زانو زد و ازم تشکر میکرد هی و گربه میکرد از رو صندلیم بلند شدم و رفتم سمتش و بلندش کردم....
۶۲.۵k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.