ایام عید نزدیک است.آرام بخندید مبادا صدایتان به خانه ی غر
ایام عید نزدیک است.آرام بخندید مبادا صدایتان به خانه ی غریب مدینه برسد،
بانوی خانه ی علی در بستر است،نفس کشیدن برایش بسی دشوار،راستی نمیدانم این روزها چه کسی موی زینب را شانه میزند!!! آرام بخندید دل حسن آشوب است،کوچه ، در،دیوار خدای من دستی بلند است بر روی مادر،آری تمام اینها مدام در ذهنش مرور میشود.
آرام بخندید تشنه لب کربلا خردسال است و مادری...مبادا ترک بردارد،چینی نازک تنهایی این خانه...
بانوی خانه ی علی در بستر است،نفس کشیدن برایش بسی دشوار،راستی نمیدانم این روزها چه کسی موی زینب را شانه میزند!!! آرام بخندید دل حسن آشوب است،کوچه ، در،دیوار خدای من دستی بلند است بر روی مادر،آری تمام اینها مدام در ذهنش مرور میشود.
آرام بخندید تشنه لب کربلا خردسال است و مادری...مبادا ترک بردارد،چینی نازک تنهایی این خانه...
۸۰۷
۰۹ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.