✅ رسم رفاقت
✅ رسم رفاقت
✍ در راه مشهد شاه عباس تصمیم گرفت دو دانشمند بی نظیر ایران و جهان اسلام را که با خود همراه نموده بود ، امتحان کند .
پس به شیخ بهایی که اسبش جلو میرفت گفت : این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می ماند .
شیخ بهائی گفت: کوهی از علم و دانش برآن اسب سوار است، حیوان کشش این همه عظمت را ندارد از اینکه مرکبش می تواند او را بکشد در تعجبم .
شاه ساعتی بعد عقب مانده به میر داماد گفت : این شیخ بهائی مراعات حضور و همراهی ما و شما را نمی کند ، دائم جلو می تازد و پیش می افتد .
میرداماد گفت : اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمی شناسد و میخواهد از شوق بال در آورد از این رو پیش می افتد .
🔅در غیاب یکدیگر حافظ آبروی هم باشیم
https://t.me/AavaoNava
✍ در راه مشهد شاه عباس تصمیم گرفت دو دانشمند بی نظیر ایران و جهان اسلام را که با خود همراه نموده بود ، امتحان کند .
پس به شیخ بهایی که اسبش جلو میرفت گفت : این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می ماند .
شیخ بهائی گفت: کوهی از علم و دانش برآن اسب سوار است، حیوان کشش این همه عظمت را ندارد از اینکه مرکبش می تواند او را بکشد در تعجبم .
شاه ساعتی بعد عقب مانده به میر داماد گفت : این شیخ بهائی مراعات حضور و همراهی ما و شما را نمی کند ، دائم جلو می تازد و پیش می افتد .
میرداماد گفت : اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمی شناسد و میخواهد از شوق بال در آورد از این رو پیش می افتد .
🔅در غیاب یکدیگر حافظ آبروی هم باشیم
https://t.me/AavaoNava
۱.۹k
۰۳ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.