زخم پارت ۱
زخم : پارت ۱
تهیونگ ویو:
امشب یه معامله داشتم . معامله ی اصلحه .
قرار بود بریم خارج از شهر برای معامله .
ساعت ۱۰ باید برمی اونجا و الان ساعت ۷:۲۰ دقیقه هست .
اول از همه رفتم سمت حموم و یه دوش ۲۰ مینی گرفتم و آمدم بیرون .
موهام رو خشک کردم و رفتم لباس پوشیدم .
موهام رو شونه کردم و از اتاقم آمدم بیرون و رفتم سمت سالن عمارت که یونجون رو دیدم .
تهیونگ : سلام . کی امدی؟
یونجی : علیک سلام آقای کیم . ممنونم منم خوبم شما خوبین؟
تهیونگ : هوووف مسخره بازی درنیار . جواب سوالم؟ کی امدی؟
یونجون : مسخره بازی درنیار.... گگگگ( اداشو در آورد ) همین چند دقیقه پیش رسیدم .
تهیونگ : برای معامله امشب آماده ای؟
یونجون : مگه میشه آماده نباشم ؟
تهیونگ : خوبه .
یونجون : کی باید بریم؟
تهیونگ: ۹ میریم . معامله راس ساعت ۱۰ شروع میشه .
یونجون : تهیونگ خیلی باید مراقب باشیم اون سوهو ( طرفی که میخوان باهاش معامله کنن) خیلی آدم کثیف و پستی هست .
تهیونگ : اره میدونم . مراقبیم.
یونجون : ساعت ۸: ۱۵ هست . میخوای بری آماده بشی دیگه؟
تهیونگ : اره الان میرم . تو هم بشین هرچیزی خواستی به خدمتکاران بگو تا من میام.
یونجون : اوکی .
رفتم داخل اتاقم و در کمدم رو باز کردم و یه کت و شلوار مشکی برداشتم و تنم کردم . موهام رو حالت دادم و عطر تلخم رو زدم .
ساعتم رو دستم کردم و کفش هام رو پام کردم .
اصلحهم رو توی کمرم گذاشتم و رفتم پایین .
یونجون : اووووووف . چه جیگر شدی آقای کیم .
تهیونگ : مسخره ( با خنده )
یونجون : خب آماده ای؟
تهیونگ : تو چی فکر میکنی ؟
یونجون : به نظر من که آماده ای.
تهیونگ : به نظرت احترام میذارم . امادم
یونجون : بریم؟
تهیونگ : همه ی افراد و بادیگارد ها امادن؟ ماشین ها و همه چیز امادس؟
یونجون : اره آمده هستن .
تهیونگ : خب بریم .
یونجون : بریم .
...........................................
تهیونگ ویو:
امشب یه معامله داشتم . معامله ی اصلحه .
قرار بود بریم خارج از شهر برای معامله .
ساعت ۱۰ باید برمی اونجا و الان ساعت ۷:۲۰ دقیقه هست .
اول از همه رفتم سمت حموم و یه دوش ۲۰ مینی گرفتم و آمدم بیرون .
موهام رو خشک کردم و رفتم لباس پوشیدم .
موهام رو شونه کردم و از اتاقم آمدم بیرون و رفتم سمت سالن عمارت که یونجون رو دیدم .
تهیونگ : سلام . کی امدی؟
یونجی : علیک سلام آقای کیم . ممنونم منم خوبم شما خوبین؟
تهیونگ : هوووف مسخره بازی درنیار . جواب سوالم؟ کی امدی؟
یونجون : مسخره بازی درنیار.... گگگگ( اداشو در آورد ) همین چند دقیقه پیش رسیدم .
تهیونگ : برای معامله امشب آماده ای؟
یونجون : مگه میشه آماده نباشم ؟
تهیونگ : خوبه .
یونجون : کی باید بریم؟
تهیونگ: ۹ میریم . معامله راس ساعت ۱۰ شروع میشه .
یونجون : تهیونگ خیلی باید مراقب باشیم اون سوهو ( طرفی که میخوان باهاش معامله کنن) خیلی آدم کثیف و پستی هست .
تهیونگ : اره میدونم . مراقبیم.
یونجون : ساعت ۸: ۱۵ هست . میخوای بری آماده بشی دیگه؟
تهیونگ : اره الان میرم . تو هم بشین هرچیزی خواستی به خدمتکاران بگو تا من میام.
یونجون : اوکی .
رفتم داخل اتاقم و در کمدم رو باز کردم و یه کت و شلوار مشکی برداشتم و تنم کردم . موهام رو حالت دادم و عطر تلخم رو زدم .
ساعتم رو دستم کردم و کفش هام رو پام کردم .
اصلحهم رو توی کمرم گذاشتم و رفتم پایین .
یونجون : اووووووف . چه جیگر شدی آقای کیم .
تهیونگ : مسخره ( با خنده )
یونجون : خب آماده ای؟
تهیونگ : تو چی فکر میکنی ؟
یونجون : به نظر من که آماده ای.
تهیونگ : به نظرت احترام میذارم . امادم
یونجون : بریم؟
تهیونگ : همه ی افراد و بادیگارد ها امادن؟ ماشین ها و همه چیز امادس؟
یونجون : اره آمده هستن .
تهیونگ : خب بریم .
یونجون : بریم .
...........................................
۴.۴k
۰۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.