فیک جیمین:)
Part 3
بعد از ماشین پیاده شدن دور هم جمع شدن
رئیس: خب هر کدومتون رو ب یه گروه میکنم تا این راند خو در بیاد همکاری لطفا کنید
اعضا: چشم رئیس
خو این با این و این و اون و ا/ ت با جیمین افتاد تمام بربن تاد فیلم رو شروع کنیم حرکت
بعد دنبال یه چیزی بودن دیگه حایز شم یه سگ پاکوتاس
بعد دنبال اون چیز میگشتن ک یهو پای ا/ت لیز خورد میخواست بیوفته که یهو جیمین گرفت و ا/ ت زل زده بود عین بز به جیمین وهمچنین جیمین٬ جیمین به لب ا/ت نگاهی کرد و فقط 1سانت فاصله داشت که جیمین اروم لبشو گذاشت رو لب ا/ت. ا/ت شوک بهش وارد بود نمیدونست چیکار کنه بعد ول کرد جیمین لبای ا/ت رو
جیمین: لبای خوشمزه ی داری
ا/ت: سرخ شدم ندونستم چی بگم
بعد رفتن دنبال اون و ا/ت پیدا کرد و سگ پاکوتاه واس اون بود بعد رئیس : کارت خوب بود جیمین و ا/ت
بعد سوار ماشین تهیونگ شد و تهیونگ اروم رانندگی می کرد ک ا/ت هم سرسو رو شیشه ماشین گذاشته بود که به بیرون نگا میکرد ک تهیونگ گفت: ا/ت ا/ت
ا/ت : بله تهیونگ
تهیونگ : میگم ک تاحالا عاشق کسی شدی؟
بعد ا/ت سرشو برداشت از شیشه ی ماشین گفت : چ میگی؟
تهیونگ : میگم عاشق کسی هستی؟
ا/ت موند و بعد گفت : چطور
تهیونگ : یاااا ا/ت عاشق کسی هستی یا نه؟؟؟
ا/ت : ام خو مراسم روش عاشق نیستم تو چ عاشقی ؟
تهیونگ : عاها من ام اره من عاشق هستم دوس دختر دارم
ا/ت : چ خوب خوشبخت بشین اسمش چیه
تهیونگ: اسمش هیون چی هستش
ا/ت : چ اسم خوب یاز اسمش معلومه خوشگله سلیقت خوبه ها
تهیونگ :خو بگو رو کی کراشی؟
ا/ت: هاا ام خو از خودمونه
تهیونگ : کی؟
ا/ت: فقط بهش نگو جیمین
تهیونگ : دیدی اون موقع گفتم عمو میشم باور نکردید
از پس کله تهیونگ زد ا/ت
تهیونگ : چیه چرا می زنی
ا/ت: خو رسیدیم ادب داشته باش اوکی بعد
بعد از ماشین پیاده شدن دور هم جمع شدن
رئیس: خب هر کدومتون رو ب یه گروه میکنم تا این راند خو در بیاد همکاری لطفا کنید
اعضا: چشم رئیس
خو این با این و این و اون و ا/ ت با جیمین افتاد تمام بربن تاد فیلم رو شروع کنیم حرکت
بعد دنبال یه چیزی بودن دیگه حایز شم یه سگ پاکوتاس
بعد دنبال اون چیز میگشتن ک یهو پای ا/ت لیز خورد میخواست بیوفته که یهو جیمین گرفت و ا/ ت زل زده بود عین بز به جیمین وهمچنین جیمین٬ جیمین به لب ا/ت نگاهی کرد و فقط 1سانت فاصله داشت که جیمین اروم لبشو گذاشت رو لب ا/ت. ا/ت شوک بهش وارد بود نمیدونست چیکار کنه بعد ول کرد جیمین لبای ا/ت رو
جیمین: لبای خوشمزه ی داری
ا/ت: سرخ شدم ندونستم چی بگم
بعد رفتن دنبال اون و ا/ت پیدا کرد و سگ پاکوتاه واس اون بود بعد رئیس : کارت خوب بود جیمین و ا/ت
بعد سوار ماشین تهیونگ شد و تهیونگ اروم رانندگی می کرد ک ا/ت هم سرسو رو شیشه ماشین گذاشته بود که به بیرون نگا میکرد ک تهیونگ گفت: ا/ت ا/ت
ا/ت : بله تهیونگ
تهیونگ : میگم ک تاحالا عاشق کسی شدی؟
بعد ا/ت سرشو برداشت از شیشه ی ماشین گفت : چ میگی؟
تهیونگ : میگم عاشق کسی هستی؟
ا/ت موند و بعد گفت : چطور
تهیونگ : یاااا ا/ت عاشق کسی هستی یا نه؟؟؟
ا/ت : ام خو مراسم روش عاشق نیستم تو چ عاشقی ؟
تهیونگ : عاها من ام اره من عاشق هستم دوس دختر دارم
ا/ت : چ خوب خوشبخت بشین اسمش چیه
تهیونگ: اسمش هیون چی هستش
ا/ت : چ اسم خوب یاز اسمش معلومه خوشگله سلیقت خوبه ها
تهیونگ :خو بگو رو کی کراشی؟
ا/ت: هاا ام خو از خودمونه
تهیونگ : کی؟
ا/ت: فقط بهش نگو جیمین
تهیونگ : دیدی اون موقع گفتم عمو میشم باور نکردید
از پس کله تهیونگ زد ا/ت
تهیونگ : چیه چرا می زنی
ا/ت: خو رسیدیم ادب داشته باش اوکی بعد
۳۶۳.۷k
۳۰ خرداد ۱۴۰۱