ادامه ی پارت قبل
-یه مرد جذاب. صدای بینظیر. بدن س*ک*س*ی.بازم بگم؟ *لبخند*
-فکر کنم این ادمو بشناسم*لبخند*
+اگه از خودت شناخت کامل داشته باشی میفهمی کیه*لبخند*
یونا لباشو میزاره روی لبای کوک هردو مک میزدن.
1 مین بعد
یونا و کوک از لبای همدیگه دل کندن( چه عجب😐 )
-یکم به قلب منم رحم کن*پوزخند*
+تو این موضوع.. وحشی ترین میشم*پوزخند*
2 ساعت بعد
+داشتم شام درست میکردم. کوک رفته بود بیرون.
گوشیش زنگ میخوره
مکالمه
-الو
+سلام
-سلام عزیزم
+کی میای؟
-یه 20 مین دیگه
+چرا زنگ زدی؟
-آاا چیزِ دیگه به غیر چیزایی که گفتی نمیخوای؟
+نه بیا خونه
-باش
+خدافظ
-خدافظ
پایان مکالمه
2 هفته بعد
کوک و یونا رسیده بودن خونه. خانواده هاشون رفته بودن امریکا و دیگه تنها بودن
+دیگه امنیت جانی و جسمی ندارم
-اخیش دیگه هروقت دلم بخواد انجامش میدم
-فکر کنم این ادمو بشناسم*لبخند*
+اگه از خودت شناخت کامل داشته باشی میفهمی کیه*لبخند*
یونا لباشو میزاره روی لبای کوک هردو مک میزدن.
1 مین بعد
یونا و کوک از لبای همدیگه دل کندن( چه عجب😐 )
-یکم به قلب منم رحم کن*پوزخند*
+تو این موضوع.. وحشی ترین میشم*پوزخند*
2 ساعت بعد
+داشتم شام درست میکردم. کوک رفته بود بیرون.
گوشیش زنگ میخوره
مکالمه
-الو
+سلام
-سلام عزیزم
+کی میای؟
-یه 20 مین دیگه
+چرا زنگ زدی؟
-آاا چیزِ دیگه به غیر چیزایی که گفتی نمیخوای؟
+نه بیا خونه
-باش
+خدافظ
-خدافظ
پایان مکالمه
2 هفته بعد
کوک و یونا رسیده بودن خونه. خانواده هاشون رفته بودن امریکا و دیگه تنها بودن
+دیگه امنیت جانی و جسمی ندارم
-اخیش دیگه هروقت دلم بخواد انجامش میدم
۲.۹k
۲۴ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.