عضوو مافیا
نامجون: فقط باید چندنفری بریم
ته: هممون می ریم
نامجون: اوکی
ات ویو
ماسکمو برداشتم رفتم
ته ویو
حرکت کردیم پشتش رفت به یه خرابه عجیبه
ات ویو
رسیدم بسته بودنش به صندلی شروع کردم حرف زدن.....
نامجون ویو
رفت خرابه چه عجیب رفتیم از یه جا نگاه کردیم یه آدم خونی به صندلی بسته شده بود. ات شروع کرد خندیدن
ات: فک کردی می تونی بابا ی منو بکشی قسر در بری هههههههههههه
نفهمیدی با کی در افتادی
ماسکشو درآورد
ات: هههههههههههه منم ات هوششش منو یادت می یاد من همونیم که باباشو کشتی آوارش کردی همونم که برای کشتنت شب و روز نقشه می کشیدم حالا منو ببین بزرگ ترین مافیا.
نامجون ویو
یع..... یعنی..... اون ما.. مافیاست..... اونم.... نامادریشه ات شروع کرد زدنش که...........
شرط نداریم هر وقت تونستم
ته: هممون می ریم
نامجون: اوکی
ات ویو
ماسکمو برداشتم رفتم
ته ویو
حرکت کردیم پشتش رفت به یه خرابه عجیبه
ات ویو
رسیدم بسته بودنش به صندلی شروع کردم حرف زدن.....
نامجون ویو
رفت خرابه چه عجیب رفتیم از یه جا نگاه کردیم یه آدم خونی به صندلی بسته شده بود. ات شروع کرد خندیدن
ات: فک کردی می تونی بابا ی منو بکشی قسر در بری هههههههههههه
نفهمیدی با کی در افتادی
ماسکشو درآورد
ات: هههههههههههه منم ات هوششش منو یادت می یاد من همونیم که باباشو کشتی آوارش کردی همونم که برای کشتنت شب و روز نقشه می کشیدم حالا منو ببین بزرگ ترین مافیا.
نامجون ویو
یع..... یعنی..... اون ما.. مافیاست..... اونم.... نامادریشه ات شروع کرد زدنش که...........
شرط نداریم هر وقت تونستم
۷.۰k
۲۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.