بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت چهارم :
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا -به راستى آنان كه به خداوفرستادگانش كفر مىورزند و میخواهند درميان خدا و فرستادگانش جدايى بيندازند و مى گويند به برخى ايمان مىآوريم و برخى ديگر را انكار مىكنيم و مىخواهند بين اينو آن راهى برگزينند.(150)
أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا - اينان در حقيقت كافرند؛ و ما براى كافران عذابى خوار كننده آماده كردهايم.(151)(سوره نساء آیه 150 و 151)
شرایط زمانی و محیطی : احکام الهی، همه مبتنی بر شرایط زمانی، محیطی، امکانات و مصالح میباشند، چنان که در اسلام عزیز، نمازهای واجب یومیه، برای مسافر شکسته میشود و روزه واجب در ماه مبارک رمضان، برای مسافر، بیمار و حتی کسی که احتمال خطر دهد، بانوان در ایام خاص، زن شیر ده و ... حرام میشود و یا حج فقط بر مستطیع واجب میشود و برخی از جهادِ جنگ معاف میشوند و به برخی دیگر نیز دستور میدهد که به رغم برخورداری از شرایط و توان جنگ، بمانند و درس دین را فرابگیرند و به مردم بیاموزند و اما، این تناسب بین احکام و شرایط زمانی و محیطی و امکانات،بدان معنا نیست که مردمان میتوانند از جانب خود بگویند: خب، این احکام مال 1400 سال پیش بود و به درد امروز نمیخورد، پس ما باید خودمان به جای خداوند علیم و حکیم، حقوق را معین کرده و قانون بگذاریم! خیر، بلکه احکام نیز مانند کل دین، اصول و فروعی دارد که فروعش به اصولش بر میگردد مانند غسل و وضوی با آب و یا تیمم - یا جبیره و کار مجتهد و فقیه همین است که احکام جزئی را طبق موازین شرعی، منطبق با اصول کلی فقه، استنباط و بیان نماید. کار ولایت، در جامعهای که از بستر و شرایط اجرای احکام سیاسی، قضایی و اجتماعی برخوردار شده است، این است که ضمن انطباق رأیش به آیات قرآن کریم و احادیث، مثلاً در مقولهی جنگ و یا صلح، تشیخص دهد که خودش و مردم، در شرایط و اوضاع گوناگون، باید کدام را برگزینند؟ و کار قاضی این است که پس از تشخیص جرم، ثابت شدن اتهام مجرم، حدود مجازاتش را منطبق با احکام اسلامی که از جمله اختیارات حاکم می باشد، تعیین و ابلاغ نماید.(پایان)
پاسخ قسمت چهارم :
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا -به راستى آنان كه به خداوفرستادگانش كفر مىورزند و میخواهند درميان خدا و فرستادگانش جدايى بيندازند و مى گويند به برخى ايمان مىآوريم و برخى ديگر را انكار مىكنيم و مىخواهند بين اينو آن راهى برگزينند.(150)
أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا - اينان در حقيقت كافرند؛ و ما براى كافران عذابى خوار كننده آماده كردهايم.(151)(سوره نساء آیه 150 و 151)
شرایط زمانی و محیطی : احکام الهی، همه مبتنی بر شرایط زمانی، محیطی، امکانات و مصالح میباشند، چنان که در اسلام عزیز، نمازهای واجب یومیه، برای مسافر شکسته میشود و روزه واجب در ماه مبارک رمضان، برای مسافر، بیمار و حتی کسی که احتمال خطر دهد، بانوان در ایام خاص، زن شیر ده و ... حرام میشود و یا حج فقط بر مستطیع واجب میشود و برخی از جهادِ جنگ معاف میشوند و به برخی دیگر نیز دستور میدهد که به رغم برخورداری از شرایط و توان جنگ، بمانند و درس دین را فرابگیرند و به مردم بیاموزند و اما، این تناسب بین احکام و شرایط زمانی و محیطی و امکانات،بدان معنا نیست که مردمان میتوانند از جانب خود بگویند: خب، این احکام مال 1400 سال پیش بود و به درد امروز نمیخورد، پس ما باید خودمان به جای خداوند علیم و حکیم، حقوق را معین کرده و قانون بگذاریم! خیر، بلکه احکام نیز مانند کل دین، اصول و فروعی دارد که فروعش به اصولش بر میگردد مانند غسل و وضوی با آب و یا تیمم - یا جبیره و کار مجتهد و فقیه همین است که احکام جزئی را طبق موازین شرعی، منطبق با اصول کلی فقه، استنباط و بیان نماید. کار ولایت، در جامعهای که از بستر و شرایط اجرای احکام سیاسی، قضایی و اجتماعی برخوردار شده است، این است که ضمن انطباق رأیش به آیات قرآن کریم و احادیث، مثلاً در مقولهی جنگ و یا صلح، تشیخص دهد که خودش و مردم، در شرایط و اوضاع گوناگون، باید کدام را برگزینند؟ و کار قاضی این است که پس از تشخیص جرم، ثابت شدن اتهام مجرم، حدود مجازاتش را منطبق با احکام اسلامی که از جمله اختیارات حاکم می باشد، تعیین و ابلاغ نماید.(پایان)
۵۳۱
۲۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.