شرح خطبه حضرت زهرا سلام الله علیها
بازگشت حضرت(س) به خانه و گفتگو با علی(ع)
پس از اتمام این سخنان حضرت زهرا(س) به خانه بازگشت در روایت آمده است:
* ثُمَّ انْکَفَأَتْ(س) وَ أَمیرُالْمُؤمِنینَ(ع) یَتَوَقَّعُ رُجُوعَها إِلَیْهِ
سپس حضرت زهرا(س) به خانه بازگشت در حالی که امیرالمؤمنین(ع) انتظار بازگشت او را میکشید.
* وَ یَتَطَلَّعُ طُلُوعَهٰا عَلَیْهِ
و علی(ع) چشم به راه حضرت بود. تطلّع یعنی سرکشیدن یعنی حضرت علی(ع) دائماً از در خانه سرمیکشید تا ببیند زهرا(س) کی میآید یعنی دلواپس بود، شاید هم نگران بود که نکند این جماعت دوباره صدمه ای به زهرا(س) بزنند.
* فَلَمَّا اسْتَقَرَّتْ بِهَا الدّارُ قالَتْ لِأمیرِ الْمُؤْمِنینَ(ع): یَابْنَ أَبی طالِبٍ: اشْتَمَلْتَ شِمْلَةَ الْجَنینِ وَ قَعَدْتَ حُجْرَةَ الظَّنینِ
وقتی حضرت زهرا وارد خانه شد رو به علی(ع) کرد وگفت آیا مانند یک طفل در رحم، کُنجی نشستهای و مثل افراد متّهم در یک گوشه جای گرفتهای؟
شاید این تشبیه حضرت زهرا(س) به این جهت باشد که وقتی وارد خانه شده دیده که علی(ع) گوشۀ خانه نشسته و زانوی غم بغل گرفته مثل بچهای که در رَحِم مادر است. شاید حضرت(س) میخواهد بگوید تو همان بچۀ اسلام هستی که همینطور باید بنشینی و هیچ تکان هم نخوری چون اگر تکان بخوری رحم پاره میشود و به مادر لطمه میخورد یعنی ناچاری که صبر کنی تا اسلام صدمه نبیند.
* نَقَضْتَ قادِمَةَ الْأَجْدَلِ فَخانَکَ رِیشُ الْأَعْزَلِ
تو کسی بودی که بالهای باز شکاری را درهم میکوبیدی، حالا این کسانی که بیسلاح هم هستند به تو خیانت میکنند. قادمه آن پر جلوی باز شکاری است که خیلی هم قوی است. اجدل هم باز شکاری را میگویند. اعزل هم به شخص بیسلاح میگویند.
حضرت زهرا(س) میفرماید تو کسی بودی که قهرمانان عرب مثل عمرو بن عبدودها را از بین بردی، حال کار به جایی رسیده چند آدم ضعیف با هو و جنجال به تو خیانت میکنند.
* هذَا ابْنُ أبی قُحافَةَ، یَبْتَزُّنی نَحیلَةَ أبی وَ بُلْغَةَ ابْنَی لَقَدْ أَجْهَدَ[3] فی خِصامی وَ اَلْفَیْتُهُ أَلَدَّ فی کَلامی حَتّی حَبَسَتْنی قَیْلَةُ نَصْرَها وَ الْمُهاجِرَةُ وَصْلَها وَ غَضَّتِ الْجَماعَةُ دُونی طَرْفَها فَلا دافِعَ وَ لا مانِعَ خَرَجْتُ کاظِمَةً وَ عُدْتُ راغِمَةً أَضْرَعْتَ خَدَّکَ یَوْمَ أَضَعْتَ حَدَّکَ وَ افْتَرَسْتَ الذِئابِ وَ افْتَرشْتَ التُّرابَ ماکَفَفْتَ قائِلاً وَ لاأَغْنَیْتَ قائِلاً أَوْ باطِلاً وَ لاخِیار لی! لَیْتَنی مِتُّ قَبْلَ هُنَیَّتی
این پسر ابوقحافه است که عطیۀ پدرم و وسیلۀ فرزندانم را از من ربود، کوشش کرد با من دشمنی کند و او را در مکالمه ای که با من داشت دشمنترین و لجبازترین دشمنانم یافتم تا جایی که فرزندان قیله یعنی انصار از حمایت من دریغ کردند و مهاجرین هم خویشاوندی و کمکشان را از من بازداشتند و دیگران هم چشم خود را بستند، نه کسی از من دفاع کرد و نه کسی مانع از ظلم شد. از خانه که بیرون رفتم بغض گلویم را گرفته بود وقتی از مسجد بازگشتم خوار برگشتم. ای علی(ع) از روزی که تندی شمشیرت را از بین بردی صورت خودت را هم ذلیل کردی تو کسی بودی که گرگها را از هم میدریدی حالا خاکنشین شده ای[4]، تو چرا جلوی این حرفهای باطل را نمیگیری و هیچ کار مؤثری برای دفع فتنه انجام نمیدهی، و من اختیاری از خود ندارم. کاش قبل از این مرده بودم و وضع تو را نمیدیدم. در اینجا لحن حضرت زهرا(س) عوض میشود زیرا میبیند دل علی(ع) را به درد آورده است میفرماید:
* عَذیری اللّهُ مِنْهُ عادِیاً وَ مِنْکَ حامِیاً، وَیْلای فی کُلِّ شارِقٍ وَیْلای فی کُلِّ غارِبٍ
خدایا عذر مرا بپذیر که علی در مواردی ظلمها را از من دور کرده و از من حمایت کرده، وای بر زهرا در هر صبحدمی و وای بر من در هر شبانگاهی، این اوج مظلومیت حضرت زهرا(س) را میرساند.
* ماتَ الْعَمَدُ وَ وَهَنَ الْعَضُدُ
تکیه گاه ما مُرد و بازوی ما سُست شد.
در برخی نسخهها عُمُد جمع عمود به معنی تکیهگاه آمده است.
* شَکْوای إلیٰ أَبی وَ عَدْوای إِلی رَبّی
شکایتم را به پدرم و عرض حالم را به پروردگارم ارائه میدهم.
* اَللّهُمَّ أَنْتَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ حَوْلاً
پروردگارا تو از نظر قدرت از اینها نیرومندتر و قویتر هستی.
* وَ أَشَدُّ بَأْسا وَ تَنْکیلاً
و عذاب و انتقام تو از دیگران شدیدتر است.
پس از اتمام این سخنان حضرت زهرا(س) به خانه بازگشت در روایت آمده است:
* ثُمَّ انْکَفَأَتْ(س) وَ أَمیرُالْمُؤمِنینَ(ع) یَتَوَقَّعُ رُجُوعَها إِلَیْهِ
سپس حضرت زهرا(س) به خانه بازگشت در حالی که امیرالمؤمنین(ع) انتظار بازگشت او را میکشید.
* وَ یَتَطَلَّعُ طُلُوعَهٰا عَلَیْهِ
و علی(ع) چشم به راه حضرت بود. تطلّع یعنی سرکشیدن یعنی حضرت علی(ع) دائماً از در خانه سرمیکشید تا ببیند زهرا(س) کی میآید یعنی دلواپس بود، شاید هم نگران بود که نکند این جماعت دوباره صدمه ای به زهرا(س) بزنند.
* فَلَمَّا اسْتَقَرَّتْ بِهَا الدّارُ قالَتْ لِأمیرِ الْمُؤْمِنینَ(ع): یَابْنَ أَبی طالِبٍ: اشْتَمَلْتَ شِمْلَةَ الْجَنینِ وَ قَعَدْتَ حُجْرَةَ الظَّنینِ
وقتی حضرت زهرا وارد خانه شد رو به علی(ع) کرد وگفت آیا مانند یک طفل در رحم، کُنجی نشستهای و مثل افراد متّهم در یک گوشه جای گرفتهای؟
شاید این تشبیه حضرت زهرا(س) به این جهت باشد که وقتی وارد خانه شده دیده که علی(ع) گوشۀ خانه نشسته و زانوی غم بغل گرفته مثل بچهای که در رَحِم مادر است. شاید حضرت(س) میخواهد بگوید تو همان بچۀ اسلام هستی که همینطور باید بنشینی و هیچ تکان هم نخوری چون اگر تکان بخوری رحم پاره میشود و به مادر لطمه میخورد یعنی ناچاری که صبر کنی تا اسلام صدمه نبیند.
* نَقَضْتَ قادِمَةَ الْأَجْدَلِ فَخانَکَ رِیشُ الْأَعْزَلِ
تو کسی بودی که بالهای باز شکاری را درهم میکوبیدی، حالا این کسانی که بیسلاح هم هستند به تو خیانت میکنند. قادمه آن پر جلوی باز شکاری است که خیلی هم قوی است. اجدل هم باز شکاری را میگویند. اعزل هم به شخص بیسلاح میگویند.
حضرت زهرا(س) میفرماید تو کسی بودی که قهرمانان عرب مثل عمرو بن عبدودها را از بین بردی، حال کار به جایی رسیده چند آدم ضعیف با هو و جنجال به تو خیانت میکنند.
* هذَا ابْنُ أبی قُحافَةَ، یَبْتَزُّنی نَحیلَةَ أبی وَ بُلْغَةَ ابْنَی لَقَدْ أَجْهَدَ[3] فی خِصامی وَ اَلْفَیْتُهُ أَلَدَّ فی کَلامی حَتّی حَبَسَتْنی قَیْلَةُ نَصْرَها وَ الْمُهاجِرَةُ وَصْلَها وَ غَضَّتِ الْجَماعَةُ دُونی طَرْفَها فَلا دافِعَ وَ لا مانِعَ خَرَجْتُ کاظِمَةً وَ عُدْتُ راغِمَةً أَضْرَعْتَ خَدَّکَ یَوْمَ أَضَعْتَ حَدَّکَ وَ افْتَرَسْتَ الذِئابِ وَ افْتَرشْتَ التُّرابَ ماکَفَفْتَ قائِلاً وَ لاأَغْنَیْتَ قائِلاً أَوْ باطِلاً وَ لاخِیار لی! لَیْتَنی مِتُّ قَبْلَ هُنَیَّتی
این پسر ابوقحافه است که عطیۀ پدرم و وسیلۀ فرزندانم را از من ربود، کوشش کرد با من دشمنی کند و او را در مکالمه ای که با من داشت دشمنترین و لجبازترین دشمنانم یافتم تا جایی که فرزندان قیله یعنی انصار از حمایت من دریغ کردند و مهاجرین هم خویشاوندی و کمکشان را از من بازداشتند و دیگران هم چشم خود را بستند، نه کسی از من دفاع کرد و نه کسی مانع از ظلم شد. از خانه که بیرون رفتم بغض گلویم را گرفته بود وقتی از مسجد بازگشتم خوار برگشتم. ای علی(ع) از روزی که تندی شمشیرت را از بین بردی صورت خودت را هم ذلیل کردی تو کسی بودی که گرگها را از هم میدریدی حالا خاکنشین شده ای[4]، تو چرا جلوی این حرفهای باطل را نمیگیری و هیچ کار مؤثری برای دفع فتنه انجام نمیدهی، و من اختیاری از خود ندارم. کاش قبل از این مرده بودم و وضع تو را نمیدیدم. در اینجا لحن حضرت زهرا(س) عوض میشود زیرا میبیند دل علی(ع) را به درد آورده است میفرماید:
* عَذیری اللّهُ مِنْهُ عادِیاً وَ مِنْکَ حامِیاً، وَیْلای فی کُلِّ شارِقٍ وَیْلای فی کُلِّ غارِبٍ
خدایا عذر مرا بپذیر که علی در مواردی ظلمها را از من دور کرده و از من حمایت کرده، وای بر زهرا در هر صبحدمی و وای بر من در هر شبانگاهی، این اوج مظلومیت حضرت زهرا(س) را میرساند.
* ماتَ الْعَمَدُ وَ وَهَنَ الْعَضُدُ
تکیه گاه ما مُرد و بازوی ما سُست شد.
در برخی نسخهها عُمُد جمع عمود به معنی تکیهگاه آمده است.
* شَکْوای إلیٰ أَبی وَ عَدْوای إِلی رَبّی
شکایتم را به پدرم و عرض حالم را به پروردگارم ارائه میدهم.
* اَللّهُمَّ أَنْتَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ حَوْلاً
پروردگارا تو از نظر قدرت از اینها نیرومندتر و قویتر هستی.
* وَ أَشَدُّ بَأْسا وَ تَنْکیلاً
و عذاب و انتقام تو از دیگران شدیدتر است.
۸.۱k
۱۶ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.